این روزها خیلی نام دیوید گاگینز را می شنویم آنقدر که حتی در خارج اصطلاحی مد شده به نام گاگینز شو در آوردی یعنی تهشو درآوردی چطور است که یک نفر می تواند به این حد از قدرت اراده و سخت کوشی برسد با ما همراه باشید تا با راز قدرت ذهن و مخدری که دیوید گاگینز استفاده می کند که به این قدرت رسیده شما را آشنا کنیم.
دیوید گاگینز در یک خانواده ای به دنیا آمد که او محیط و شرایطی که در آن بزرگ شد را یک جهنم توصیف می کند.
فرمانده بازنشسته نیروی دریایی ارتش آمریکا و نویسنده دو کتاب معروف نمی توانی به من آسیب بزنی و تمام نشد است او در عراق و افغانستان خدمت کرده و همچنین در دوی ماراتن دره مرگ کالیفرنیا قهرمانی به دست آورده است و رکورد های گینس هم ثبت کرده است مانند 4 هزار بارفیکس
کودکی دیوید گاگینز
پدر دیوید گاگینز David Goggins یک کرایه چی بود و همیشه با دیگران مهربان بود و لبخند می زند اما در خانه یک اهریمن بود و دیوید و مادرش را با کمربند کتک های شدید می زد او همیشه بچه های همسایه را می دید که زندگی پر از محبت را دارند و این حسرت در آن دوران ذهنش را مشغول می کرد.
پدر او فرانسیس بود و اسکیت ها را کرایه می داد و خانواده حکم بردگانی داشت که برایش کار می کردند و ذره ای پول در اختیار آنها نمی گذاشت.
مادر دیوید زمانی که 19 سالش بود با فرانسیس آشنا شد و گول ظاهر غلط اندازش را خورد و نمی توانست از آن بند خارج شود چون پولی در اختیارش نمی گذاشت که لحظه ای به آزادی فکر کند.
شب و روز از بچه ها کار می کشید و اگر لحظه ای غفلت می کردند شلاق انتظار آنان را می کشید.
دیوید اغلب در کلاس چرت می زد و مباحث کلاس را درک نمی کرد.
ساعت ورزش برای او سخت بود چون مجبور بود کبود های کتک را بپوشاند چون اگر دیگران آن را می دیدند کبودی های بیشتری در انتظارش بود.
تنها باری که دیوید مجبور شد به دکتر برود زمانی بود که گوش او در حد خطرناکی چرک کرده بود و پدرش به زور به آنان اجازه خروج داد.
مادر دیوید بالاخره توانست فرانسیس را گول بزند و یک کارت اعتباری از او بگیرد و به کمک یکی از همسایه ها از خانه فرار کند.
اما زندگی جدید آنها آسان نبود،
برادر دیوید تصمیم گرفت از مادرش جدا شود اما دیوید در کنار مادرش ماند و نبود پول و شرایط زندگی سخت را پذیرفت او در آن برهه به دلیل کتک های پدرش دچار لکنت زبان و استرس مزمن شد و ذهن و جسمش همیشه در حالت آماده باش بود.
موهای او ریزش کرد پوستش دچار مشکل شد و در مدرسه مورد توجه شده بود و معلم او کاترین خیلی هوای او را داشت اما دوامی نداشت و سال بعد معلم دیگری برایش آمد و می خواستند او را مجبور کنند تا به مدرسه استثنایی برود و او با تقلب به زور امتحانات را پشت سر می گذاشت ولی قادر نبود حتی یک کلمه بخواند.
نوجوانی و جوانی دیوید گاگینز
همیشه تصویر ورود به نیروی دریایی رویای او بود
ناجیان هوایی عنوان پستی بود که می خواست وارد آن شود.
بخشی از تمرینات به شنا اختصاص داشت و او هرگز استخر را ندیده بود و هیچ مهارتی نداشت و بخش دیگری که باعث شد دیوید دلسرد شود کم خونی شدید او بود و زمانی که 24 سال داشت دیوید نیروی هوایی را ترک کرد و نتوانست از پس تمرینات اولیه برآید
او پس از خروج دچار پرخوری عصبی شد و وزنش از 80 کیلو به 140 کیلو رسید و سالها را به همین منوال ادامه داد و در شغل سم پاشی مشغول به کار بود.
یکی از روزها در حالی که داشت صبحانه می خورد صحنه ای را دید و آن هم مستند نیروی دریایی بود و تمریناتی که انجام می دادند سخت ترین تمریناتی که یک انسان می تواند انجام دهد.
او دید چیزی به اندازه این شغل او را راضی نمی کند.
او تلفن را برداشت و برای ثبت نام سوال کرد و متوجه شد سه ماه دیگر زمان ورودی است، و یکی از فاکتورهای پذیرش وزش 80 کیلوست
او غذایش را با یک رژیم کاهش وزن تغییر داد و هر روز 6 ساعت ورزش کرد او ساعت 4:30 از خواب بیدار می شد و 2 ساعت دوچرخه سواری می کرد و پس از صبحانه به کلاس استخر می رفت و آنجا هم به تمرین پرداخت همچنین دو ساعت هم شب ها دوچرخه سواری می کرد.
او فهمید که لایف استایل درست تنها گزینه ای است که می تواند او را به هدفش برساند.
هر چقدر زمان ثبت نام نزدیک می شد او به وزن مورد نظر نزدیک تر می شد و بالاخره توانست وارد دوره شود اما خود دوره مهمترین بخش چالش ها بود که سخت ترین تمرینات را باید پشت سر می گذاشت که او توانست این کار را انجام دهد.
گذراندن این تمرینات و دوره آموزشی به او اعتماد به نفس بالایی داده بود
دو استقامت دیوید گاگینز
دو استقامت چیزی بود که به ذهنش رسید و 145 مایل دو ماراتن بدواتر را انجام داد و این کار را برای خیریه و کشته شدگان جنگ این کار را انجام داد و قبل از آن مجبود بود در مسابقه ی دیگری انجام دهد و در 24 ساعت 100 مایل دوید تا ورودی آن مسابقه را بگیرد و مسابقه 145 مایلی را طی کرد و در دو ماراتن بدواتر پنجم شد.
چیزی به عنوان کمبود وقت وجود ندارد
گاگینز معقتد است هیچ فرمول و میانبری وجود ندارد او می گوید موفقیت در سایه تلاش و کار سخت و تمرکز شدید روی کار خلاصه می شود.
و او می گوید سحرخیزی راه حلی مهمی برای موفقیت است.
روتین هر روز دیوید گاگینز
ساعت 4 صبح بیدار می شود 9 تا 16 کیلومتر می دود و ساعت 5.15 به خانه برمیگردد و بعد از دوش و صبحانه به سمت محل کار می رود و آن هم با دوچرخه از ساعت 9 تا 5 عصر و این برنامه هرگز مانع برنامه ی زندگی او نشده است.
سحرخیزی نیاز به پشت کار فراوان دارد و راز مهم وی در موفقیت هایش است و کمبود وقت را می تواند جبران کند و در طول روز انرژی شما را چند برابر کند.
با واقعیت در صلح باش اما راضی نشو
در زندگی راه های زیادی برای شناخت خودتان وجود دارد راه هاییی که درد آور است اما عده ای راه دردناک را انتخاب می کنند و در نقطه ی امن باقی می مانند او می گوید درتبت کسانی هستند که در مسیری طولانی خود را در مشغت می اندازند و روزها پیاده روی می کنند و یا
کسانی در ژاپن هستند که 1000 مایل در 1000 روز را طی می کنند.
او می گوید همچنان که درد می کشید توانایی هایتان مثل یک شکوفه باز می شود که هرگز در خوشی و رفاه به آن نمی رسید و در کارهای سخت ذهن تان مدام شما را می خواهد منع کند اما شما هستید که باید از آن زندگی تکراری خلاص شوید و از حاشیه امن خارج شوید و از فرصت های وجودی تان استفاده کنید.
چون درد حسرت از درد نظم اکنون بسیار سخت تر است.
اتفاقات تلخ را بپذیرید و آن را جزئی از زندگی بدانید شاید دنیا همیشه منصفانه نباشد اما دلیلی برای تسلیم شدن شما نیست بلکه باید انگیزه ای برای بهتر کردن اوضاع باشد در زندگی دیوید افراد زیادی او را آزار می دادند اما این دردها و مصیبت ها او را به سرسخت ترین انسان روی زمین تبدیل کرد و او را به سمت ساخت شخصیت قوی کشاند.
هر کسی با توجه به طبیعت وجودی اش درد ها و تحقیرهایی را تجربه کرده و در دنیا سختی ها متوقف نمی شود و بخشی از زندگی هستند و انسان همواره از رنج دوری می کند و حاضر به تحمل آن نیست و انسان هیچ وقت به سمت تغییرهایی که سخت است نمی رود و اگر هم برود طوری تغییر می کند که دچار سختی نشود و بسیاری مانند مردگان متحرک هستند و فقط خودشان را گول می زنند که تغییر کردند اما اگر فراتر از تصورتان بروید دوستان و اطرافیان شما را احمق می پندارند مانند گاگینز که می خواست در 3 ماه 60 کیلو کم کند اما او توانست و انجام این کار سخت ذهنیت قوی به او داد.
پس انجام کارهایی که شما را از نقطه امن خارج می کند اعتماد به نفس بیشتری نصیبتان می کند.
- و این اعتماد به نفس به شما باوری نسبت به خودتان می دهد
تا به حال فکر کردید چقدر به قول هایی که به خودتان می دهید عمل می کنید تک تک آنها روی برداشتی که از خودتان دارید تاثیر دارد و شخصیت شما را می سازد.
برای دانلود کتاب صوتی بی پایان اثر دیوید گاگینز وارد این لینک شوید.
بعد از رسیدن به موفقیت متوقف نشوید
بعد از رسیدن به هر موفقیتی تا مدت ها یاد و خاطره ی آن پیروزی احساس خوبی به شما می شوند اما نباید نطقه ی پایان تلاش شما باشد چون رسیدن به نقطه ی مشخص انتهای شما نیست
موفقیت مثل روغنی است که اگر زیاد آن را روی ماهیتابه بگذارید می سوزد
شما باید مدام جایگاه تان را حفظ کنید و انسان ها شما را فراموش می کنند چون جایگاه شما توسط افراد کار آزموده اشغال می شود
اطرافیان خود را پر کنید از افراد موفقی که همه در حال تلاش هستند و قدرتمند و دارای شهامت هستند
برای اینکه بتوانید از قابلیت هایتان استفاده کنید بعد از هر دستاورد متوقف نشوید و گذشته شما بهترین کسی هستند که باید مقایسه شوید.
مدام هر روز خودتان را بررسی کنید و متوجه باشید چقدر تغییر کردید و نقاط ضعف و قدرت را بدانید و هر روز بهتر شوید و کارهای سخت که برای تغییر تان نیاز است انجام دهید.
درد ها و شکست هایی که در طول مسیر متمحل می شوید شما را بزرگ تر می کند و رشد می دهند
قانون 40 درصد دیوید گاگینز
هر زمان انسانی 40 درصد کار می کند ذهنش او را متوقف می کند و مغز دوست ندارد درد بیشتری تحمل کند و بهتر است این مرحله رنج را پشت سر بگذارید و متوجه شوید که چقدر پتانسیل بیشتری دارید اما بسیاری نمی توانند روی کاری متمرکز شوند و از آن فرار می کنند و به اینستاگرام یا وب سایت های دیگری می روند و یا تلویزیون می بینند.
اگر هدفی دارید باید خودتان را به برنامه ای که به آن می رساند متعهد کنید.
راز دیوید گاگینز
مخدری که دیوید گاگینز هر روز استفاده می کند خوردن یکسری جملات مثبت است که همیشه به خورد خودش می دهد و می گوید زمانی که در آفتاب داغ در حال مارتن بودم مدام جملات مثبتی که یک مربی به شاگردش که می خواهد جا بزند بگوید می گفتم به نظر شما کی یک نفر می تواند در این شرایط خودش را کوچ کند؟ زمانی که در تک تک لحظات روز کار سخت رو انجام داده و اون شخصیت در این لحظات سخت دستشو می گیره و کمکش می کنه و اگر تنبلی می کرده چی ؟ دیگه کسی پرورش داده نشده که بهش کمک کنه و بگه ادامه بده تو می تونی، پس اینکه کار سخت رو کم کم و هر روز انجام دهید و ذهنیت و دید قوی نسبت به خودتون بسازید که می تونم در لحظات سخت کار سخت رو انجام بدم این مثل یک مخدر شما رو نئشه موفقیت می کند و در جهت هدفتون پیش می بره
کنترل ذهن
دیوید گاگینز می گوید رنج کشیدن و کار سخت شما را بیدار می کند و قابلیت ها و توانایی های شما را بیدار می کند اگر یک دوره ی آموزشی سخت یا یک لایف استایل سختی که مثلا 4 صبح بیدار شوید سپس مطالعه کنید شکرگزاری کنید و بعد از آن بیرون بزنید و شروع کنید به دویدن سپس یک رژیم غذایی درست را انتخاب کنید و در طول روز مهارت مورد نیاز در حوزه ی کاری تان را فرا بگیرید و متمرکز روی آن باشید بعد از یک سال تبدیل به کسی می شوید که هیچ شباهتی با گذشته خودش ندارد
اگر می خواهید یک لایف استایل درست در طول روز داشته باشید و بتوانید عادت های درست را هر روز در خودتان ایجاد کنید دوره سحرخیزی به روش فوق حرفه ای ها را به شما پیشنهاد می کنیم تا تبدیل به یک ابرانسان شوید.