کتاب جوان و ثروتمند بازنشسته شوید(دانلود + خلاصه کتاب)

کتاب جوان و ثروتمند بازنشسته شوید

کتاب  جوان و پولدار بازنشسته شوید نوشته‌ی رابرت کیوساکی و شارون لکتر در خصوص اصولی ساده است که رعایت آن سبب می شود شما ثروتمند شوید.

جوان و ثروتمند بازنشسته شوید

سلام من رابرت کیوساکی هستم داستان داوود و جالوت داستان مورد علاقه‌ی پدر پولدارم بود فکر کنم دلیلش این بود که اون خودش رو مثل داوود میدونست مردی که از صفر شروع کرد اما توانست با غول های بیزینس مقابله کنه پدر پولدارم میگفت که داوود توانست جالوت رو شکست بده چون میدونست چطور از قدرت اهرم استفاده کنه.

یعنی از قدرت و سرمایه دیگران استفاده کنی و برای خودت سرمایه گذاری کنی اگر به برنامه های قبلی من در مورد قدرت جریان نقدی گوش داده باشین به یاد میارین که پدر پولدارم میگفت که جریان نقدی بهترین چیز تو دنیاست

اون میگفت که دومین چیز مهم اهرمه دلیل اینکه بعضی از مردم پولدار میشن و بعضی از اونا نمیتونن پولدار بشن استفاده از اهرمه بعضیا ازش به خوبی استفاده میکنن
وبعضیا سوءاستفاده میکنن و عده‌ای هم ازش میترسندلیل اینکه کمتر از 5درصد از مردم امریکا پولدارن اینکه فقط اون 5درصد میدونن چطور از قدرت اهرم استفاده کنن

یکی از شناخته شده ترین انواع اهرم قرض کردن پوله خیلی از مردم از این نوع اهرم میترسن و میگن بهتره قرض هاتو بدی از کارت اعتباری استفاده نکنی و بدهیاتو اول صاف کنی اما بدونین که استفاده نکردن از کارت اعتباری شمارو پولدار نمیکنه بلکه برعکس فقیر نگهتون میداره پدر پولدار به جای اینکه مارو از اهرم بترسونه بهمون یاد داد چطور از اهرم به نفع خودمون استفاده کنیم اون میگفت بدهی خوب داریم و بدهی بد

بدهی خوب شمارو پولدار میکنه و بدهی بد فقیرتون میکنه توی این برنامه میفهمید چطور من و همسرم کیم تونستیم جوون و پولدار بازنشسته بشیم ما به شدت بدهی داشتیم.

البته بدهی خوب بدهیی که مارو پولدار کرد و از نظر اقتصادی به ما ازادی داد یعنی ما از قدرت اهرم استفاده کردیم ازش سوءاستفاده نکردیم و ازشم نمیترسیدیم با هوشیاری و احتیاط ازش استفاده کردیم بعد از انتشار کتاب پدر پولدار پدر فقیر با من چندین بار مصاحبه شد و از من پرسیدن که فکر میکنی همه میتونن پولدار بشن جواب من مثبته

به نظر من هرکسی پتانسیل اینو داره که پولدار بشه این برنامه نشون میده که چرا من فکر میکنم که همه‌ی ما میتونیم پولدار بشیم به علاوه من تو این برنامه براتون تعریف میکنم که من و همسرم الارغم اینکه هیچ پولی نداشتیم چطور تونستیم جوان و پولدار بازنشسته بشیم.

همچنین توضیح میدم که چرا یه عده پولدار میشن و یه عده نمیتونن پولدار بشن با وجود اینکه همه‌ی ما پتانسیل پولدار شدن رو داریم هممون از اهرم استفاده نمیکنیم
از اهرم استفاده کن تا از نظر اقتصادی ازاد بشی اهرم کلمه‌ی مهمیه و همه‌ی زندگی مارو میتونه تحت تاثیر خودش قرار بده

اهرم ذهن قویترین نوع اهرم در جهانه ذهن شما قدرت اینو داره که پولدار یا فقیرتون کنه کلمات اهرم هستند مغز شما میتونه بزرگترین دارایی شما باشه از طرف دیگه میتونه بزرگترین بدهی شما باشه

اگر از کلمات درست توی مغزتون استفاده کنید میتونین پولدار بشین اما اگر از کلمات اشتباه استفاده کنین مغزتون فقیرتون میکنه پدر پولدارم مارو منع کرده بود که بگیم من نمیتونم اینو بخرم یه فرق بزرگ بین مردم پولدار و مردم فقیر هست ادم فقیر خیلی بیشتر از ادم پولدار میگه که من نمیتونم اینو بخرم من نمیتونم اینکارو بکنم توی

قسمت اول متوجه میشی چرا مردمی که میگن سرمایه گذاری کار پرریسکیه

بازنده‌اند دوباره این به کلماتی که استفاده میکنن مربوط میشه متوجه میشید که اونچه که فکر میکنید واقعیه جزءی از واقعیت شما میشه پس اگر میخوایید جوون و پولدار بازنشسته بشید باید طرز فکرتونو عوض کنید یاد میگیرید که چطور برای حقیقت جدید مالی خودتون برنامه ریزی کنید

تا بتونید جوان و پولدار بازنشست بشید من و همسرم با نقشه و برنامه جلو رفتیم یه برنامه که از صفر شروع کردیم چون که در اول کار هیچ چیزی نداشتیم نقشه ما از همون اول یک پایان یا یه استراتژی خروج داشت و یه محدودیت زمانی هم داشتیم محدودیت زمانی ما 10 سال بود 9 سال طول کشید تا اخر بتونیم در سال 1994 بازنشسته بشیم من 47 ساله بودم و کیم 37 سال داشت

ما در اول هیچی نداشتیم اما وقتی بازنشست شدیم هر سال بسته به قیمت های بازار و بدون کار کردن بین 85 تا 120 هزار دلار داشتیم درامد ما کاملا از سرمایه گذاریامون بود هرچند درامد خیلی بالایی نداشتیم اما بازم از نظر اقتصلدی ازاد بودیم و مشکلی نداشتیم

چون مخارج ما سالانه کمتز از 50 هزار دلار بود پس ما چطور این کا هارو کردیم یکی از مزایای بازنشستگی توی جوونی اینه که بعد از اون وقت آزاد زیادی دارید و می توانید پولدار بشید بعد از بازنشستگی

ما تصمیم گرفتیم که وقت صرف کنیم و بیزینس ایجاد کنیم امروزه نه تنها ملاک زیادی داریم بلکه یک شرکت انتشارات یه معدن یه شرکت تکنولوژی و یک شرکت نفتی هم تاسیس کردیم و به علاوه بعضی وقتا توی بازار سهام سرمایه گذاری می کنیم

پدر پولدارم می گفت مشکل داشتن یه شغل اینه که شاغل بودن مانع پولدار شدن میشه

امروزه درآمد سالانه ما از بیزینس ها وسرمایه گذاری هامون میلیونیه و حتی بعد از رکود بازار سهام باز هم افزایش پیدا میکنه همه چیز طبق نقشه پیش میره اما انگار بیشتر مردم نقشه کشیدن که فقیر باشند

اونا میگن وقتی که بازنشست بشن درامدشون کمتر میشه یعنی اونا میگن نقششون اینه که توی طول زندگی سخت کار کنند و بعد از بازنشستگی فقیرتر بشن توی عصر صنعت ممکنه این نقشه بد نباشه اما توی عصر ارتباطات این نقشه افتضاحه

میلیون‌ها کارگر روی بازنشستگی هاشون حساب می‌کنند بازنشستگی های بخور و نمیری که قراره بهشون بدن توی این نقشه های بازنشستگی عصر ارتباطات یه نقص بزرگ وجود داره اون نقص اینه که بیشتر این نقشه ها و طرح های بازنشستگی به بازار سهام وابسته است

همان طور که می دونید بازار سهام میتونه سود کنه و ممکن نزول کنه من شوکه میشم وقتی به این فکر می کنم که میلیون ها آدم سخت کوش روی آینده و امنیت مالیشون قمار می کنند این کارگران میخوان چیکار کنند اگر توی سن ۸۵ سالگی سرمایه شان توی بازار بورس به دلیل رکود بازار از بین بره در این صورت آیا باید بهشون بگیم که بروند و یک شغل پیدا کنند تا برای بازنشستگیشون پول جمع کنند

فکر کنم باید مردم و برای عصر ارتباطات بهتر آماده کنیم همه ما باید بیشتر در مورد پول بدونیم عصری که همه باید بیشتر مسئولیت‌پذیر باشند و کمتر به یک شرکت یا یه دولت وابسته باشند فقط به اعداد نگاه کنید تا سال ۲۰۱۰ ۷۵ میلیون بازنشسته می‌شوند

در عرض چند سال هر کدوم از این ۷۵ میلیون مثلا ماهی ۱۰۰۰ دلار پول بازنشستگی به صورت حقوق می‌گیرند و هزار دلار دیگر هم از سرمایه گذاری های قبلی توی بازار بورس به دست میارن ۷۵ میلیون هزار دلاری میشه ۷۵میلیارد دلار در ماه از پول دولت و ۷۵ میلیارد هم مثل همین از بازارهای اقتصادی داشتیم.

وقتی این پول از این دو نهاد بیاد بیرون روی هر کدومشون اثر زیادی میزاره میلیون ها آمریکایی نقشه بازنشستگی مشخصی ندارند اونا چی کار می کنند اونا امروز به سختی کار می کنند.

و برای فرداشون هیچ چیزی کنار نذاشتن اگر میخواین جوان پولدار بازنشسته بشید باید یه فکر درست و حسابی بکنید توی دنیای واقعی کمتر از ۵ درصد جمعیت آمریکا پول دارند اون ۹۵ درصد دیگر هم طبیعتاً دوست دارن پولدار باشند اما فقط اون ۵ درصد هستند که دست به کار شدند و فکر هاشون را عملی کردن.

توی کتابم با نام آدم پولدار آدم باهوش در مورد این حرف زدم که چطور سیستم مدارس ما بچه ها رو وقتی که اشتباه می‌کنند تنبیه می کنن اما اگه درست نگاه کنید میبینید که ما میتونیم خیلی چیزا از اشتباهاتمون یاد بگیریم شما دوچرخه سواری را فقط با سوار شدن و چند بار زمین خوردن.

یاد میگیرید اگر میخواهید راه رفتن را یاد بگیرید باید چند باری زمین بخورید اما وقتی به مدرسه میرید بهتون درس میدن که نباید زمین بخورید نباید شکست بخورید به ما گفتند اونایی که شکست میخورند آدمای نادونی هستند

توی عصر ارتباطات دانش و تحصیلات خیلی از قبل مهمتره می خوام بهتون بگم که باید به ترس از اشتباه کردن غلبه کنید به ترس از زمین خوردن و شرمنده شدن و خجالت هاش غلبه کنید

اگه من اینا رو یاد نگرفته بودم قطعا نمیتونستم جوان و پولدار بازنشسته بشم پدر پول دارم چند سال پیش به من گفت که برای پولدار شدن باید اول طرز فکرم رو اصلاح دارم باید از کلامت درست و نقشه درست استفاده کنم

وقتی این کارو کردم مراحل بعدی خیلی برام راحت تر میشن چرا داوود , جالوت رو دید بدون جالوت داوود هیچ وقت نمی تونست موفق بشه پدر پولدارم از این داستان استفاده میکرد

که من و پسرشو تشویق کنه که غول های اقتصادی بشیم شرمنده شدن و تجارت هاش غرغره کنید و پولدار بازنشسته بشم پدر پول دارم چند سال پیش به من گفت. برای پولدار شدن اول طرز فکر و اصلاح کنم باید از کلمات درست و نقشه درست استفاده کنم

وقتی این کار کردم و مراحل بعدی. چرا داوود جالوت شدید بدون چالوس داوود هیچ وقت نمی تونست موفق بشه پدر پولدار هم از این داستان استفاده می کرد که من و پسرش. تشویق کند

تا غول‌های اقتصادی باشیم یعنی به جای اینکه قول بکشیم ما را تشویق می کرد که خودمون توی چیزی که می خواستیم پول بشین توی این برنامه می خوام بگم که. از نظر اقتصادی می توانید مستقل باشید

من و همسرم با خرید یا ساخت دارایی برای خودمون مستقل شدیم دارایی‌های چه سخت کار می کردند و دیگه نیاز نبود که خودمون. جوانی بازنشسته شدیم و پول دارم شدیم چون از هر اهرمی که میشد استفاده کردیم

و امروز دارایی هامون درآمد بیشتر و بیشتری برای ایجاد می‌کنند. در حالی که خودمون کمتر و کمتر کار می کنیم اگه شما هم میخواهید اینطوری بشید این برنامه رو گوش کنید این برنامه به شما کمک می کند که استقلال اقتصادی به دست بیارید.

قوی ترین نوع اهرم در ذهن شماست اگه میخوای جوان پولدار بازنشسته اولین کاری که باید بکنید اینه که از قدرت مغزتون استفاده کنید تا پولدار بشیم. وقتی بهت پول میشه خیلی از مردم از مغزشان استفاده می‌کنند تا فقیر بشن اگه بتونید فکرت را عوض کنید میتونید تغییر بدید. پدرپولدار چین و ترویج جوانی بازنشسته بشیم بزارید براتون داستانی بگم که تشویق تون کنه و اعتماد به نفس بره تا بتونید مسیر جون.

بازنشسته شدن اعتماد به نفس کمی هم داشتیم با شک داشتیم که این کار را بکنیم یا نه. در دسامبر ۱۹۸۴ من و همسرم و بهترین دوستم داری کردم. در مورد نقش هامون برگرده افسری امیدها و آرزوهای زیادی داشتیم اما منابع مالی کمی داشتیم دلار بیشتر نداشتیم.

اما تا دیر وقت ادامه پیدا کرد هر شب راجع به کتاب‌های که خونده بودیم یا فیلم هایی که دیده بودیم حرف میزدیم و نقشه‌ها و توی آینده برای همدیگه می گفتیم اما این بار فرق. لری نمی خواد فقط حرف هایش مشخص کند و نقش بکشونی گفت چه طور که یه برنامه ریزی کنیم و ببینیم چطور میشه از نظر اقتصادی آزاد و مستقل باشیم.

من حرف ها شنیدم من نتونستم با شخصیت اون موقع حرف باشد تطبیق بدم قبلا در مورد این فکر کرده بودم و نمیدونستم که یه روز این کارو انجام میدم. میوه های که از نظر اقتصادی آزاد باشم همیشه برام یه ایده بود که توی آینده دنبالش بودم گفت خیلی در این مورد صحبت کرده بود.

من فکر می کنم وقتش رسیده که فکر کردن و رویا پردازی و تموم کنیم و دست به کار بشید و بنویسیم وقتی اونا رو بنویسیم میدونیم که باید عملی کنیم و  این کار کمک می‌کنی من به همسرم نگاه کردم و گفتم اما من هیچ پولی نداریم همسرم با حالت صورتش نگرانی من را تایید کرد و ادامه داد میدونی ما داریم.

چطور میتوانیم زود بازنشست بشیم

گفت من که گفتم یه ساله بازنشسته بشیم بیایید نقشه بازنشستگی را بکشیم حرفامونو. گویید هامون تمرکز کنیم وقتی این حرف‌ها را می‌زد یاد توصیه‌های پدرپولدار افتادم و گفت بزرگترین چالشی که داری اینه که. خودت را از بین ببرید به جز خودت و شک و تردید هات اگه بتونی با تردید هاست و تنبیهات بجنگی موفق میشی.

وقتش رسیده که رشد کنم یا کلا بی خیال پولدار شدن به شما به خونه خودم برگردم گفتم باشه امروز. شب سال نو در سال ۱۹۸۵ در سال ۱۹۹۴ من همسرم توانستیم به اهداف این شب برسیم.

چطوری سال ۱۹۹۶ در مقایسه با شرکت‌های دیگری یکی از سریع‌ترین رشد را داشت در سال ۱۹۹۸ بعد از فروش شرکت. بازنشست شد

هر وقت این داستان رو میگم همه از من می پرسند که چطور این کارو کردی من گفتم مهم نیست چطور مهم اینه که چرا من و همسرم این کار را انجام. از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۴ من لری و همسرم روی سه راه پولدار شدن تمرکز کردیم ۱۷مهارت های بیزینسی افزایش مهارتهای مدیریت پول و سه افزایش مهارتهای سرمایه گذاری پدر پولدار می گفت.

بیشتر مردم کاری که می تونم. چون دلیل محکمی برای ندارن خودشون کاوش کنند و دنبال دلیل اینکه می خوام پولدار بشم بگردم دنبال یک راه ساده آن که مسلما. چرا من تصمیم گرفتم که زود بازنشسته بشم

اون شب شب سال نو کنار آتیش از خودم خسته شده بودم و می خواستم تغییر کنم از بی پولی خسته شدم. همیشه توی مدرسه معلم میگفت و رابرت پسر با هوشی اما خود باوری نداره.

مادرم داره کنار میز آشپزخونه گریه میکنه ناراحت بود چون ما خیلی قرض داشتیم بیشترین تلاش خودش را می کرد که پول در بیاره اما به عنوان معلم مدرسه نمیتونه. فقط گفت نگران نباشید من درستش می کنم اما هیچ وقت نمی تونست این کار رو بکنه من همون موقع تصمیم گرفتم که جوابی پیدا کنم که به مادرم کمک کنه.

سالگی به دنبالش بودم و پیدا کردم حالا وقت این بود که این جواب رو به واقعیت تبدیل کنم چه چیزی را آزار می داد اما حالا دیگه تنها نبودم همسرم. بعد اقتصادی همراهم بود چون واقعاً همه ما دوست داشتیم که همینطوری ادامه بدم با همسرم همون کاری رو می کنم که پدرم با ما امشب من دلیل واقعی خودمو پیدا کرده بودم

نمیتونم بهتون بگم که چطور پولدار بشیم اول به دلیل خودتون رو پیدا کنید. چگونگی کار رو خودتون متوجه میشید خواستن توانستن است اگه برگه چیزی اشتیاق و علاقه نداشته باشید رسیدن به اون خیلی سخت میشه علاقه به زندگیتون. اگه چیزی که میخوای رو ندارید

اول ببینید چرا میخوای پیش وقتی این کارو کردی انرژی پیدا می‌کنید که به دنبالش برید و من عاشق پولدار بودم دوست دارم. چیزی که می خوام بخرم متنفرم نمی خوام به سختی کار کنم بازم چیزی که می خوام بخرم بعد از اهداف و آرزوها نقش هاتونو بنویسید هر چند وقت یه بار. کاغذ نگاه کنید راجبش حرف بزنید و با علاقه انجام بدید

سریعتر از این که خودتون متوجه بشید مطمئن باشید که به حرف تو نیست. درس های پدر فقیر پدر من همیشه به توصیه می کرد که به مدرسه برم نمره‌های خوب بگیرم. شغلی بالا پیدا کنم به سختی کار کنم و پول جمع کنم به کسی پول قرض بدم از کسی پول قرض کنم

اگه نمیتونم پول چیزی بد من باید اون رو بخرم همیشه نقدی خرید. اما هجوم به توصیه‌های خودش هم عمل می‌کرد زندگی خیلی بهتر می‌شد اما مثل خیلی از مردم دیگه فقط حرف می زدم من نمی کرد که خرید خونه و ماشین خودش پول. سرمایه گذاری نکرد.

چون فکر می کرد سرمایه‌گذاری ریسک زیادی داره اما هر بار که مورد است را پیش می‌آمد که ذخیره کرده بود استفاده  برای چیزهای که فقیر می کردن پول قرض می کرد اما برای چیزهایی که پولداره می‌کرد و مفید بودن پول قرض نمی کرد.

اون مرد خوبی بود که زندگیش را صرف کار کردن. بدهی نداشته باشه و پولش رو ذخیره کنه این بود که در مورد پول زندگی نکرده به مرگ پدر پولدار پدر پولدار. بهترین دوست من بود و نصیحت های آن با نصیحت های پدر من خیلی فرد نسبت به پول نگاه دیگری داشت می پرسید
اگه میخوای گریه کنی چقدر طول میکشه که بتونی  دلار ذخیره کنیم حالا چقدر طول میکشه که یه میلیون دلار پول قرض کند یا وام بگیریم بلندمدت پولدار تر میشه مردمی‌که. زندگیش رو به سختی کار می کنند تا یک میلیون دلار ذخیره کنند که بعد از میلیون دلار وام ۱۰ درصد بگیرند و این سرمایه گذاری کنم. ۲۵ درصد همون پول و درآمد داشته باشد و همچنین می‌پرسید که

به نظرت نمیده به کسی که برای پول خیلی سخت کار میکنه یا کسی که. بلد پول خرد کن با بازیگری به جای اینکه خودش کار کنه و به کار بندازه به اینکه از بانک به راحتی یه میلیون دلار وام بگیریم. چه کسی باشی و چطور عمل کنیم چرا دولت برای پول هایی که ذخیره کردیم مالیات میگیره اما اگه بره داشته باشی از مالیات معاف میشی یا اگه شانس تحصیل داشته باش.

انتخاب کنید که به مدرسه برود و به سختی برای پول کار کنید یا بیشتر دوست دارید به مدرسه بروم و یاد بگیرید چطور از پول استفاده کنید تا برای کار کنه چرا مردمی که بیشتر از. کار می‌کنند و بیشتر ذخیره می کنند تا نسبت به کسانی که پول قرض می کنند و پول براشون کار میکنه مالیات بیشتری بدن پدر پولدار پدر فقیر.

در مورد پول و بدهی ذخیره کردن طرز فکر متفاوتی داشتند اما با این جمله که پدر پولدار بود مردم عادی جامعه. خیلی سخت میتونم پولدار بشم چون که فقط از پول خودشون استفاده میکند اگه میخوای پولدار بشی باید بدونی که چطور از پول بقیه استفاده کنیم.

خودت می خوام بگم که باید پول قرض کنید و به شدت زیر قرض کردن پول مثل یک ابزار که با آن بتوانید سریعتر بازنشسته و زودتر پولدار بشید.

گفتم که این قدرتمند ازش استفاده کنید بترسید مثل یه تفنگ پره. با دقت باش رفتار کرد همانطور که این تفنگ خطرناکه قرضم خطرناک اما یادتون باشه که استفاده از اهرم ها مزیت پولدارها. به مردم عادی مردم پولدار با کمک آن هر روز پولدارتر میشن اما مشکل اهرمی مثل شمشیر دو لبه.

امیدوارم بهتون آسیب برسونه یعنی یه نفر میتونه برای پیشرفت اقتصادی از احکام استفاده کنه و در عین حال می‌توان با استفاده اشتباه از اهرم زیر بار قرض. یکی از دلایل گرم همین که مردم عادی چندین سال کار می‌کنند و با این وجود برای پرداخت قرض هاشون مشکل دارند و مالیات بیشتری می‌دهد

این که قضیه نوع. مهم غافل شدن از اهرم مهم تحصیلات اقتصادی قبل از اینکه پول قرض کنیم تا با اون پول روی دارایی ها سرمایه گذاری کنیم باید بدون. غرض فقط یه نوع اهرم و هر نوع اهرم میتونه خطرناک باشه مهم نیست از چه نوع اهرمی استفاده می کنید

اول باید. آموزش بدید که از این نوع اهرم چطور باید استفاده کرد و در پولدار می گفت اگه میخوای پولدار بشی باید از فرق بین قرض بدهد و قرض خوب هزینه. هزینه خوب درآمد بد و درآمد خوب و میتونید باید بتونی بدهی خوب و بد تشخیص بدیم وام و بدهی خوب با سرمایه.

هر ماه پول در بیاری وام پرداخت کنیممثلا وامی که بری آپارتمان می گرفتم هر ماه برام در آمد اما ما میشه برای دادن رهن خونه. هر ماه برای هزینه سعی کنید بدهی های خودتون رو زیاد کنید شانس این را دارید که جوان و پولدار بازنشسته بشیم اما همیشه یادتون باشه که با اعتیاد. وام و بدهی ها برخورد کنید از چطور میتونیم زود بازنشست بشیم

اهرم یعنی خاطر باشید با مقدار کم.

بیشتری انجام بدید پولدارم می گفت اگه میخوای پولدار بشی باید کمتر کار کنی و بیشتر درآمد داشته باشید. باید از اهرم های متفاوتی استفاده کنیم خبر خوب اینکه امروز ابزارهای بیشتری دارند ایجاد می‌شود ابزارهایی مثل کامپیوتر اینترنت و غیره. تو اقتصاد امروز پیشرفت کنید باید از اونها استفاده کنید.

رمان های منسوخ افرادی که از اهرم ها که منسوب به تاریخ گذشته استفاده می‌کنند آینده اقتصادی را با ریسک مواجه می کند امروز مردم از. خیلی استفاده می کنند خرید سهام سرمایه گذاری شرکت های خرید سهام منصوب شدند و تاریخشان گذشته سرمایه‌گذاری با  با سواد رسانه‌ای استفاده نمی کنم اگه کسی بخواد جوون و پولدار بازنشسته بشه باید از ابزار و اهرم های سریع تر و عمیق تری استفاده کنه مردم عادی جامعه فکر می کنم ابزار.

ریسک زیادی دارد آن را به جای استفاده از اهرم های مالی از اهرم های فیزیکی استفاده می کنند تا جلو بیفتند. اقتصادی و مالی استفاده می کنم پولدار تر میشه اما مردم عادی این طور نیست که یک کتاب و برنامه‌های دیگر در مورد استفاده های وام قرض.

کسب درامد صحبت کردم توی این مثالها وام اهرم من بود من نسبت به کسی که خودش کار میکنه و با درآمد خودش سرمایه گذاری میکنه. گذاری های بزرگتری انجام بدم و سریع‌تر رشد کنم فردی که میدونه چطور با وام دارایی تهیه کنه نسبت به کسی که از قدرت اهرم بی اطلاع از نظر اقتصادی خیلی جلو. پدر پولدار می گفت مردم پولدار از قرض و وام استفاده می کنند که از نظر مالی موفق باشند

و مردم عادی و فقیر از وام استفاده می کنند تا از نظر. هنر و پس رفتند اما اگه می خوای اغلب به عنوان یک اهرم استفاده کنید باید اطلاعات اقتصادی و دانشش داشته باشید

از قرض به عنوان یه اهرم استفاده کنید باید اطلاعات اقتصادی و دانششو داشته باشید 25:42

قبل از اون بزارید چند نوع دگ از اهرم ها رو توضیح بدم به غیر از اهرم وام انواع دگ ای از اهرم هست که منو و همسرم استفاده کردیم تا بتونیم زودتر بازنشسته بشیم اگراز دو نوع اهرم اقتصادی استفاده نمیکردیم نمیتوانستیم این همه دارای توی این زمان کوتاه جمع کنم

  1. اولیش opm هست یعنی پول بقیه مردم
  2. دومیش opt یعنی وقت بقیه مردم

انواع دیگه ای از اهرمم هست که حتی فکرشم نکرده بودین سلامتی زمان تحصیلات و روابطتتون میتوننن کمک کنن که به هدفتون یعنی جوون و پول دار بازنشسته شدن برسید سلامت یه اهرم خیلی مهمه تا وقتی که مردم اونو از دسست ندن ارزششو نمیفهمن بازنشستگی برای شما چه فایده ای داره

وقتی که اونقدر مریض باشید که نتونید ازش لذت ببرید زمانم یه اهرم مهمه وقتی مردم از نظر اقتصادی عقب میفتن دیگه خیلی سخت میشه فرصت پیشرفت پیدا کرد بعد میشنوم که مردم میگن فلانی خوش شانسه!

چون توی زمان درست توی جای درست بود و تونست از فرضتش استفاده کنه فک میکنم جمله دقیق تر این باشه که اون خوش شانسی بود چون دانش و تجربه داشت و وقتی فرصت اجاد شد توسنتن از فرصتش استفاده کنه

اموزشم یه نوع مهم از اهرم هست فرق در امد کسی که از دبیرستان بیرون میاد و فرق کسی که از دانشگاه فارغ التحصیل میشه در طول عمر میتونه به چندین میلیون دلار برسه کسی که از دانشگاه فارغ التحصیل میشه اما دانش اقتصادی نداره اغلب خیلی نسبت به کسی که مدرک دانشگاهی نداره اما دانش اقتصادی داره عقب میفته

اهرم میتونه توی بیزینس یا رابطه های شخصی شما هم وجود داشته باشه چند مثال براتون میزنم خیلیا رو دیدم که دارن رنج میشکن چون دارن برای بیزینسی کار میکنن که مدیر یا مالک اون بی صلاحیته افرادیم دیدم که از نظر اقتصادی موفقن چون با ادمایی کار میکنن که از نظر اقتصادی معلومات زیادی دارن باید از هر دو دسته چیزایی یاد بگیریم

مثال دوم
یه اتحادیه مثل اتحادیه معلم ها میتونه یه نوع اهرم رابطه باشه سازمان های تخصصی و اتحادیه ها اغلب ادم هایی با اهرم تخصصی اند که با هم هماهنگن و از هم محافظت میکنن و هوا همدیگه رو دارن

سوم خیلیا از نظر اقتصادی موفقن چون مشاورای خوبی دارن همچنین ادمای زیادیم هستن که دچار مشکل میشن چون مشاورای اقتصادی بی کفایتی دارن پس مردم کنار شما یه اهرمن که میتونن خیلی مفید و هم میتونن خیلی مضر باشن

پدر پولدارم میگفت پولدار بودن فقط این نیست که خودتون چی میدونید این که چه ادمایی رو میشناسید هم مهمه یه دقیقه به رابطه هایی که دارین فکر کنید ایا به شما کمک میکنن که استقلال اقتصادی به دست بیارید برای مثال اخر اهرم میتونه توی وقت اضافه شما پیدا بشه ادمای زیادی رو میشناسم که توی زمان های اضافیشون

پولدار شدن نه توی شغل اصلیشون

هیلوت پکد و کارخانه ی فرد توی گاراژ ها شروع شدن و تولید کامپیوتر های دل هم توی اتاق خواب دانشگاه شروع شد یکی از دوستام توی روزای کاری وکیل بود و توی تعطیلات یه دلال معادلات مسکن تازه 39 سالش شده و از نظر اقتصادی هیچ مشکلی نداره و به سازمان های خیریه هم کمک میکنه اون سریع بازنشست شده و میتونه ازادانه با بچه هاش بازی کنه یا تمام روزشو گلف بازی کنه.

میخوام تاکیید کنم که انواع زیادی از اهرم وجود داره که میتونید ازش استفاده کنید و دارایی جمع کنید که جلو بیافتید اگر میخواید جوون و پولدار بازنشسته بشید باید اهرم هایی رو پیدا کنید که بیشترین بازدهی رو براتون دارن اهمیت کلمه و معنای اهرم اینه که اینه ک قادر باشید با مقدار کمتر کار بیشتری انجام بدید

پول دار ها هر روز از اهرم بیشتر و بیشتری استفاده میکننن و به همین دلیل هر روز پولدار و پولدارتر میشن در حال که ادم های فقیر و معمولی هر روز کمتر از اهرم استفاده میکنن

نقطه ای که توی اون استفاده از اهرم رو متوقف میکنید ایستگاه اقتصادی شما به حساب میاد برای مردم عادی تحطیلات اکادمیک اونا تا جایی که از دانشگاه میان بیرون اما مردم پولدار متوقف نمیشن اونا با اضافه کردن تحصیلات و دانش اقتصادی اهرمشون رو اضافه میکنن اونایی که امروزه عقب میفتن اونایین که ممکنه بعضی از انواع اهرم رو استفاده کرده باشن اما دیگه نتونن به اونا اضافه کنن

پدر پولدارم میگفت گرفتن مدرک دانشگاهی نباید باعث بشه که از یادگیری بیشتر و اضافه کردن اهرم نا امید بشی همونطور که با داشتن یک میلیون دلار توی بانک نباید پول در اوردن دست بکشی اگر تسلیم بشی پول دست کسی میفته که هنوز میخواد ادامه بده پولت دست کسی میفته که فهمیده

پول دست کسی می افته که فهمیده معنی اهرم واقعی این که به طور مداوم با کمتر و کمتر بیشتر و بیشتربخواید فقط باید این ایده رو داشته باشید که با کار کمتر پول بیشتری بدست بیاری اون وقت میتونی جوون و پولدار بازنشسته بشی یه توصیه می کنم یه کاغذ سفید بردارید و جواب این سوالو روش بنویسید

چه طور میتونم با کاری کمتر با درآمد بیشتر کار فعلیم رو برای تعداد بیشتری آدم ادامه بدم. پدر پول دارم به این سوال، سوال یک میلیون دلاری میگفت یعنی باید نه تنها در مورد موضوعات اقتصادی خلاق باشی بلکه باید در مورد منابعی که داری هم خلاقیت بخرج بدی این سوال خیلی مهمیه پس وقت بزارید و همه گزینه های ممکن را بنویسید.

حقیقت اهرم

در طی سال ها پدرپولدارم درسای زیادی به من یاد داد که مستقیما روی زندگی من تاثیر گذار بود و مسیرزندگی منو عوض کرد یکی از مهم‌ترین این درسا، درسی در مورد حقیقت و شخصیت آدم بود پدر پولدارم می گفت چیزی که فکر می کنید واقعیت حقیقت توعه و برات اتفاق میفته و اون همیشه می‌گفت شعارهایی که میدید براتون اتفاق میافته اون خودش به سختی تلاش کرد که چیزی که در ابتدا جزء شخصیت و اصالتش نبود و قسمتی از وجودش کنه.

پول اونو پولدار نکرد بلکه قدرت اون برای افزایش ظرفیت و اصالتش بود که پولدارش کرد. آیا سرمایه گزاری کار پر ریسکیه؟

مردم اغلب میگن سرمایه‌گذاری پر خطره. برای اونا این ایده واقعیه چون طرز فکرشون اینه براشونک اتفاق میافته. سرمایه گذاری لزوماً ریسک نیست و در عین حال ریسک همیشه وجود دارد

حتی وقتی دوچرخه از خیابان عبور می‌کنید وجود داره چند ماه پیش یه مشاور سرمایه گزاری از یه بانک معروف و من تو یه برنامه رادیویی مصاحبه داشتیم: مشاور بانک گفت رابرت کیوساکی میگه مردم اگه می خوان پولدار باشن باید بیزینس خودشون رو خودشون شروع کنند اما چیزی که اصلا متوجه نشده اینه که بیشتر مردم اصلاً نمی‌توانند بیزینس شروع کنند.

شروع کردن یه بیزینس ریسک بزرگیه امارا نشون می‌ده که 9 بیزینس از هر 10 بیزینس توی 5 سال اول شکست می خورند گفتم من قبلا این امارا رو شنیده بودم و با توجه به تجربیاتم اون آمارها رو کاملاً بررسی کردم و آنها کاملاً دقیق هستند مشاور پرسید پس چطور به مردم پیشنهاد میکنید که بیزینس ایجاد کنند

گفتم اول به مردم توصیه نمی کنم که بیزینس خودشون رو ایجاد کنند من میگم که باید بیزینس خودشون را طراحی کنند یعنی باید سرمایه گذاری ها و دارایی های کاغذی خودشون رو سر و سامون بدن این لزوما به معنی ایجاد یک بیزینس نیست اگرچه اگه یه بیزینس خوب مدیریت بشه یه دارایی به حساب میاد.

مشاور گفت پس ریسکش چی میشه. گفتم وقتی که نه نفر نمیتونن اینکارو بکنن یه نفر میتونه وقتی که شانسمو بسنجم می بینم که باید خودم را آماده کنم که حداقل ۹ بار شکست بخورم در اصل من خودم دو بار جزء اون ۹ نفر شکست خورده بودم اما بعد از آن تلاش سومم رو کردم مشاور پرسید پس وقتی شکست خوردی چه حسی داشتی؟ گفتم دفعه اول که شکست خوردم خیلی داغون بودم.

دفعه ی دوم حتی از دفعه ی اول بدتر بودم اما برگ من ارزشش داشت اگه ۲ بار شکست نخورده بودم و نمیتونستم ۱۸ سال زودتر بازنشسته بشم یا امروز از نظرمالی مستقل باشم هر بار مدتی طول کشید تا بتونم ضررهامو جبران کنم در عین حال از نظر روحی حس بدی داشتم اما آماده بودم که اگه مجبور باشم حتی 20 بار دگ هم تلاش کنم نمیخواستم بازم شکست بخورم اما در عین حال بازم راضی بودم.

مشاور گفت این به نظر من خیلی ریسک داره و بیشتر مردم هم همین فکر می‌کنند.گفتم موافقم به خصوص وقتی بیشتر ریسک داره ک نخواید شکست بخورید یا قبل از بازنشستگی فقط بخواید یه بار شکست بخورید یا حتی وقتی فکر می کنید که شکست بده قضیه بدترهم میشه. پدر پولدارم بهم گفته بود که شکست جزئی از پیروزی و برده. با وجود اینکه فکر میکنم در گذشته موفق بودم هر بار که یک بیزینس رو شروع کردم شانس و احتمال پیروزی مثل قبل بود یعنی هر بار که شرع میکردم میدونستم که 9 نفراز 10 نفر شکست میخورند. مشاور پرسید چرا اینو میگی من همیشه به احتمالات توجه می‌کنم مردم زیادی رو دیدم که یک بیزینس و ایجاد کردن کلی پول دراوردن و یک بیزینس دیگر شروع کردند و فکر می‌کردند که احتمالات و شانس همیشه به نفع اونا عمل میکنه البته شانسشون قطعا کمی بیشتر شده بود چون از کارهای قبلی تجربه کسب کردند اما باید همیشه فروتن بمونیم و بدونیم که احتمالات همیشه وجود دارند یعنی 9 نفر از هر 10 نفر شکست می‌خورند.
مشاور گفت من هنوز هم فکر می‌کنم که ریسک این کار خیلی بالاست و نمی ارزه. بیشتر مردم آماده نیستند که بیزینس خودشون رو مدیریت کنند. گفتم یه مقدار از حرفت درسته اما توی کمتر از ۱۰۰ سال پیش مردم بر خلاف ریسکش آنقدر قدرت داشتند که بتونن مالک بیزینس خودشون باشن این ادامه داشت تا جایی که آدم‌هایی مثل هندفورد بیزینس های خلی حجیمی ایجاد کردند و مردم بیشتر و بیشتری کارمند شدن در اون زمان بیزینس های کوچک پاسخگوی همه نیازهای شغلی جامعه بود و سهم زیادی از مالیات کشور را هم پرداخت می‌کرد پس با وجود ریسک مردم بازم بیزینس برای خودشون ایجاد میکردن اگه توی اون دوران مردم ریسک نمیکردن تمدن فعلی امروزه ی ما تا این حد موفق نبود مردمی که ریسک پذیرند موفق‌ترند. نرخ های پاداش ریسک پذیری خیلی مطلوب اند.
چند سال پیش پدر پولدار برای ما توضیح داد که گاهی اوقات داشتن یک استراتژی برد باعث شکست شما میشه اون از نرخ 9 به 1 اطلاع داشت و همچنین میدونست که احتمال داره خیلی بیشتر از ۱۰ بار تلاش کنید و بازم شکست بخورید پدر پولدار می گفت بیشتر مردم توجه می کنند که چه کاری زیرکانه است و چه کاری ریسک داره اما مردم باهوش به این فکر می‌کنند که نسبت ریسک به پاداش چقدره یعنی مردم باهوش.مقدار ریسکو به مقدار سود می‌سنجد. اگه پاداش ها و سود ها به اندازه کافی بزرگ باشند به فکر یک استراتژی می‌افتند که شانس بردشون رو زیاد کنه یه استراتژی برنده. مثلا من دوستی دارم که برای معاملات روزانه بورس و سهام از استراتژی ریسک پاداش خودش استفاده میکنه اون میدونه شانس اینکه بتونه حرکت بازار رو توی معامله پیش بینی کنه 1 به 20 هست برای همین یه استراتژی مدیریت

پول پیش میگیره

اگه 20 هزار دلار داشته باشه که سرمایه گذاری کنه یک دهم این مقدار یعنی دو هزار دلار پول نقدینه شو سرمایه گذاری میکنه پس توی هر معامله فقط هزار دلار ریسک میکنه استراتژی اینکه همیشه انقدر پول داشته باشه که بتونه ۱۹بار از ۲۰ بارو ببازه من دیدم که توی یه روز توی ۱۴ معامله پشت سر هم ۱۴ هزار دلار از دست داده و بعد توی معامله ی بعدی ۵۰ هزار دلار سود کرده اون با استراتژیش میتونه نوزده بار از بیست بار شکست بخوره البته تا حالا اینقدر پشت سر هم اتفاق نیفتاده و هر بار که می بره برمیگرده به احتمالات قبلی که 1 به 20 هست. اون میدونه که احتمالات عوض نمیشن.

یه استراتژی بازنده مردم عادی که از باخت شکست دوری می کنند و انتظار دارند همیشه صدر در صد برنده باشند اغلب از استراتژی های بازنده استفاده می کنند انتظار اینکه 100 درصد و همیشه برنده باشیم و هیچ وقت شکست نخوری جز اصالت یک شخص بازندس است. همونطوری که پدر پولدارم می گفت یه استراتژی برد باید شامل باخت هم باشه بیشتر مردم نقشه بازنشستگی دارند که احتمال شکست و توش محاسبه نکردند. امروز بیشتر مردم انتظار دارند که بازار سهام همیشه بالا بره و صعود کنه و اندوخته هاشون تا وقتی که زنده باشن دووم بیاره این نقشه ای هست که احتمال باخت و شکستش حساب نشده و به همین دلیل نقشه ی آدمای شکست خورده است و برنده ها می دانند که باخت باید جزی از هر نقشه باشه یادتون باشه رفتار ما اصالت و حقیقت ما میشه برای اینکه جوان و پولدار بازنشسته بشیم یکی از مهم ترین کاری که باید بکنید اینه که اصالت و حقیقت خودتونو کنترل کنید. اگه بتونید این کارو بکنید پول بیشتری در میارید با تلاش کمتر و کمتر اگه نمیتونید حقیقت خودتونو کنترل کنید و تغییر بدید پروسه پولدار شدنتون ممکنه بیشتر از طول زندگی تون طول بکشه.

پدر پولدار می تونست به طور مداوم حقیقت خودش رو عوض کنه و همین باعث پولدار شدنش شده بود. اگه میخواد واقعا جوان و پولدار بازنشسته بشید باید از اصالت

خودتون شروع کنید.

فکر می کنید چه کاری ریسک داره وجود پدر پولدار و پدر اصیلم این فرصتو بهم داد که از حقایق مطلع بشم هر چند بعضی وقتا گیج می شدم که به کدومشون گوش بدم اما در دراز مدت به نفعم تمام شد هر دو اونا فکر می کردند درست میگن و دیگران اشتباه میکنند.

من توی آکادمی نظامی نیویورک بودم وقتی برای تعطیلات کریسمس به خونه رفتم سری به دفتر پدر پولدارم زدم و با اون راجع به چیزهایی که توی مدرسه یاد گرفتم و آدمای جدیدی که دیدم صحبت کردم بهش گفتم که آدم‌های جدیدی از همه کشوردیدم. متوجه شدم هر شخص یه طرز فکری نسبت به پول داره.

هم بچه هایی از خانواده پولدار و هم بچه هایی از خانواده های فقیر را دیدم طرز فکر بچه های قشر متوسط و فقیر با بچه‌های پولدار فرق زیادی داره جواب پدر پولدارم به من حرف جالبی بود اون گفت اونا طرز فکر متفاوتی ندارن اونا دقیقا برعکس هم فکر می کنند مردم عادی فکر می کنند که امنیت شغلی یه خونه بزرگ و ذخیره کردن پول خیلی زیرکانس است اما مردم پولدار طماکارن.

اصالت شما با ایده هایی که فکر می کنید هوشیارانه هستند و ایده‌هایی که فکر می‌کنید ریسک دارند تعیین میشه اما پولدار و فکر می‌کنند که ایجاد یک بیزینس مالکیت خانه های آپارتمانی و سرمایه‌گذاری پول زیرکانس.

پرسیدم یعنی شما فکر نمی کنید که ایجاد یک بیزینس جدید ریسک داره؟ جواب داد نه یادگیری ایجاد یک بیزینس مثل یادگیری چیزهای دیگری است به نظر من نگرانی در مورد امنیت شغلی برای همه زندگیتون از یادگیری ایجاد یک بیزینس جدید ریسک خیلی بیشتری داره یکیش ریسک کوتاه‌مدته و یکی ریسک بلندمدت .

اگه برای امنیت شغلی کار کنی بیشتر زندگی تو به سختی کار کردی اما اگه برای ایجاد یک بیزینس کار کنی ممکن است کمی سخت‌تر کار کنی اما بعدها میتونی کارتو کم کنی و احتمالاً صد برابر تا هزار برابر پول بیشتری به دست بیاری پس کدوم گزینه زیرکانه تره؟

پرسیدم در مورد سرمایه‌گذاری چی؟ پدر و مادرم همیشه می گفتن که سرمایه گذاری ریسک زیادی داره و ذخیره پول بهتره پدر پولدارم گفت ذخیره پول و سرمایه گزاری پول روند یکسانی دارند بگو ببینم پدر و مادرت برای ذخیره پول چیکار می کنند گفتم اونا به فروشگاه‌های مختلف میرن کپن میخرن به مغازه های مختلف سر می زنند و اجناس ارزان ترو می خرند

گفت آن زمان زیادی را صرف می کنند تا پول ذخیره کنند منم دقیقا همین کاریو را می‌کنم که والدین تو میکنند اما من سرمایه‌گذاری‌هایی رو میخرم که به صرفه و ارزان تر از قیمت اصلیشون باشه تا درآمدم بیشتر بشه. من گفتم والدین من خرید می کنند تا فقط فریزر رو پر کنند شمام خرید می کنید اما پدر و مادر من هر روز فقیرتر می‌شوند و شما پولدارتر. پدر پولدار گفت داری کم‌کم متوجه میشی

این اصالت و حقیقت فکر اوناست که باعث میشه فقیر بمانند موقعیت اقتصادی ما توی زندگی به چیزایی که فکر میکنیم ریسک دارند و چیزایی که فکر می‌کنیم اقتصادی هستند وابسته‌اند ما همه یه کار را انجام می‌دهیم اما طرح ذهنیمون متفاوته.

پرسیدم در مورد اینکه پول دارا طماعن یا بذل و بخشش می کنند چی؟ گفت برای اینکه طما یا بخشنده باشی لازم نیست پولدار یا فقیر باشی دنیا پر از ادمای فقیری هست که طمع دارند همینطور آدما ی فقیری که سخاوتمند .

پرسید یادته بهت گفتم با کمتر و کمتر بیشتر و بیشتر در بیار. یه نوع بخشندگی و سخاوت اینکه با کمتر بیشتر انجام بدی راحت ترین راه پولدار شدن این که بخششت رو بیشتر کنی یعنی با خدمت رسانی بیشتر به مردم پولدار تر بشی هر بار که می خوام پول بیشتری بدست بیارم از خودم می پرسم که چطور میتونم به مردم خدمت رسانی بیشتری بکنم

پدر تو بهت گفته که که مردم پولدارطمعکارن درسته؟

سرمو تکون دادم و چیز دیگه ای نگفتم.گفت دلیل اینکه اینو گفته اینه که فکر می کنه هر چی بیشتر توی یه شغل کار کنه صاحب کار باید پول بیشتری بهش بده اما کارمند هر روز داره همون کار قبلی انجام میده پدرت فکر میکنه افزایش حقوق بر پایه وفاداری و سابقه کارمنده.

پس پدرت فکر میکنه پولدارا طمعکارن چون همیشه بر اساس وفاداری و سابقه به کارمنداشون حقوق نمیدن درسته . گفتم بله پرسید میتونی ببینی اینکه برای کاری ک هر روز مثل همه پول بیشتری بخوای چقدر طمع کارانس یا اینکه بخوای زودتر از موعد حقوق بگیری یا بیشتر از کاری که کردی پول بگیری گفتم اما مردم توی دنیای پدر من اینطوری پول در میارن این اصالت و حقیقت اون هاست.

پدر پولدارم گفت نکته همینه ما از اصالت ها و حقیقت های مختلفی اومدیم توی دنیای من اگه برای همون کار قبلی پول بیشتری بخواهید طمعکاری توی دنیای من اگه پول بیشتری بخواید باید بیشتر کار کنی تا به مردم بیشتر خدمت رسانی کنی و پول کمتر و کمتری ازشون دریافت کنی

من سال ها صرف خرید و فروش و اجاره خانه های آپارتمانی کردم پس می تونستم به خونواده های بیشتری خدمات بدم. اگه من نبودم خیلی از خانواده های متوسط مجبور بودند اجاره های بالاتری بدن چون منزل های کمتری برای اجاره وجود داشت.

پدرت به سختی کار کرد تا براتون خونه بزرگتری بخره اون خونه ها رو برای هیچ کس دیگه ای نخریده بود و باز فکر می‌کرد پولداران طمع کارن این حقیقت پدر توعه اما من نه اونجا بود که تفاوت سخاوتمند و طمعکار را فهمیدم که ۲۰ سالگی شروع به تغییر اصالت و حقیقت خودم کردم می دونستم که می تونم حقیقتی رو که میخوام انتخاب کنم

و این حقیقت مثل اصالت پدر پول دارم بود و حقیقت هم این بود که خیلی از پولدارا سخاوتمند بودن اینا رو گفتم که نسبت به پولدار بودن بد بین نباشید حالا میدونستم که اگه می خوام پولدار تر بشم اول باید بدونم که چطور بیشتر سخاوتمند باشم.

چطور کمتر کار کنیم و بیشتر دربیاریم

اگه می خواهید پولدار بشی توصیه می کنم قیمت‌ها را بالا نبرید به جاش به این فکر کنید که چطور به مردم بیشتری کالا بفروشی یا خدمت رسانی کنی یعنی تعداد مشتریاتون رو زیاد کنید در اصل اگه قیمت رو زیاد کنید

اشتباه کردید و برای پول نادرست کار می کنید مردم اطلاع ندارند که درآمد بد و درآمد خوب وجود داره وقتی قیمتا بالا بره در اصل یک درآمد اشتباه و بد بالا رفته باید به دنبال راهی بگردید که درآمد درست رو زیادتر کنید. توی برنامه های قبل سه نوع درآمد مختلف و توضیح دادم.

  • درآمد اول درآمد کسب شده است که می‌تواند به صورت چکم باشه میتونید این درآمد و با افزایش قیمت یا کمیسیون زیاد کنید
  • درآمد نوع دوم درآمد های دارایی های کاغذیه مثل سهام یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری بیشتر درآمدهای دوران بازنشستگی ما این ازن نوعند
  • و در امد نوع سوم درآمد انفعالیه میتونه از املاک یا اختراعات یا دارایی های غیر فیزیکی مثل فروش یک موزیک به دست بیاد. از نظر ما بدترین نوع درآمد که می توانیدبرای به دست آوردن سخت کار کنید درآمد نوع اوله. به ۴ دلیل: اول اینکه بالاترین مالیات داره و روی زمان و مقدار مالیاتی که میدی کنترل ندارید. دوم اینکه باید شخصاً براش کار کنید و این وقت زیادی ازتون میگیره.

سوم اینکه بیشتر باید با سرمایه خودتون کار کنید عموما بیشتر مردم درآمد کسب شده خودشونو با سخت تر کار کردن بیشتر میکنند. چهارم اینکه بیشتر وقتا ارزش باقی مانده ای برای کارتون وجود نداره یعنی باید کار کنید تا پول بگیرید بعد قضیه تموم میشه و برای اینکه مجدداپول بگیرید باید دوباره کار کنید

اما چرا با وجود اینکه هر سه نوع درآمد و داریم از درآمد انفعالی بیشتر استفاده می کنیم. اگه بتونیم بین سه نوع درآمد انتخاب داشته باشیم همیشه درآمد انفعالی رو انتخاب می‌کنیم چون برای این نوع درآمد کمترین کار می کنید اغلب کمترین مالیات رو داره وبیشترین بازده رو در طول بازه زمانی طولانی داره.

میشه گفت که برای درآمد انفعالی باید به سختی کار کنید چون در طول زمان به مردم بیشتری سرویس می دهید و هرچقدر سنتون بالاتر میره درآمدتونم بیشتر میشه.

فرض کنید برای نوشتن یک کتاب سخت کار می کنید بعد که نوشتن کتاب تموم شد میتونید بازنشسته بشید و از درامد فروش این کتاب استفاده کنید یا یه موزیک بسازید و بفروشید هر چقدر زمان بگذره فروش بیشتر میشه و سود حاصل از فروشش بیشتر میشه

من و همسرم تونستیم سریعا بازنشسته بشییم چون برای درآمدهای انفعالی بیشتر از درآمدهای دیگه تلاش می کردیم در حالی که بیشتر مردم روی درآمدهای نوع دوم مثل درآمدهای سهام حساب میکنند این فکر خوبی نیست چون از این نوع درآمد ها بعد از درآمدهای نوع اول بیشترین مالیات کسر میشه و مالیات بیشترین هزینه ای هست که توی زندگی دارید

اما باید از هر سه نوع درآمد استفاده کنید چون هر نوع نکات مثبت و منفی مربوط به خودشو داره.

بزارید بیشتر توضیح بدم. پول 50 درصد . من توی شرکتم اغلب درآمد نوع اول رو داشتم که از چک ها وصول می شد به اون پول ۵۰ درصد می گفتم چون مهم نبود مبلغ چک چقدره دولت همیشه ۵۰ درصد یا بیشترشو بر می داشت یعنی اگه 50 هزار دلار درآمد داشتم حداقل 25 هزار دلار به دولت میرسید

حتی بعد از این که اون 25 هزار دلار می گیره بازم مالیات‌ها ادامه داره. بیشتر مردم میدونن وقتی که درآمد دارید هزینه می‌کنید، سرمایه گذاری میکنید و حتی وقتی میمیرید مالیات بهتون تعلق میگیره خیلی عاقلانه نیست که به سختی کار کنید

و بعد اجازه بدید دولت حداقل ۵۰ درصد از پولی که براش به سختی کار کردید و بگیره.

پول 20 درصد. بیشتر مردم به بازنشستگی با منبع درآمدی که من بهش پول ۲۰ درصد میگم فکر می کنند این درآمد حاصل از افزایش سرمایه یا افزایش سهام یا املاکه.
پول 0 درصد. یکی از دلایلی که من زود بازنشسته شدم این بود که از پولی استفاده کردم که معافیت مالیاتی داشت.

این سود حاصل از افزایش سرمایه بود که به اون مالیاتی تعلق نمی گرفت و تا وقتی که بخوایم میتونیم مالیات دادن برای اونو به تعویق بیندازیم مثلاً 5 هزار دلار سرمایه‌گذاری می‌کنیم و یه خونه ی ۵۰ هزار دلاری میخریم دو سال بعد آن را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار می‌فروشیم یه سود ۵۰ هزار دلاری به دست می‌آوریم اما حالا اگه بخوایم ۲۰ درصد سود حاصل از افزایش این سرمایه یعنی 10 هزار دلارو مالیات ندیم همه ی سرمایه خودمون یعنی ۵۰ هزار دلار سود به علاوه پنج هزار دلار سرمایه اولیه را باز سرمایه گذاری می کنیم

یعنی در دو سال ۱۰۰ درصد بازگشت سرمایه داشتیم و هیچ مالیاتیم ندادیم. به صورت قانونی مالیات را به تعویق انداختیم و به نوعی از پول دولت برای سرمایه گذاری و خرید آپارتمان بزرگتر استفاده کردیم و به علاوه میتونیم از پول بانک برای اضافه کردن سرمایه استفاده کنیم.

نه تنها از پول بقیه در بانک برای سرمایه گذاری استفاده کردیم حتی از پول دولت هم استفاده کردیم تا سریعتر پولدار بشیم و سریعتر بازنشسته بشیم. من بین سال‌های ۱۹۸۴ و ۱۹۸۸ از این استراتژی خیلی استفاده کردم.

دلیل اینکه دولت اجازه می‌دهد این کارو بکنید اینه که بازار ساختمان پویا و پرتحرک بمونه و اقتصاد قوی بشه به همین دلیل بخش املاک یه بخش بزرگ در اقتصاد آمریکاست.

پول معاف از مالیات

راه های زادی برای درآمد بدون مالیات هست. یه راه سرمایه گذاری در اوراق قرضه شهریه. یه مثال اینه که کسی که هزار دلار در آنجا سرمایه گذاری کنه و ۵ درصد بهره ببره این یعنی که هر سال این شخص ۵۰ دلار پول بدون مالیات میگیره این مقدار اصلاً کافی نیست.

پول معاف از مالیات از پول صفر درصد

یه راه دیگه برای به تعویق انداختن مالیات استفاده از کاهش بها و استهلاک ملک شماست. برای مثال من یه خونه اجاره ای به قیمت ۱۰۰ هزار دلار می خرم ارزش زمین ۲۰ هزار دلار و ارزش ساختمانش ۸۰ هزار دلاره.

دولت به من اجازه میده که برای ساختمان استهلاک در نظر بگیرم و برای اون مقدار استهلاک و کاهش بهای ساختمان مالیات ندم یعنی دولت اجازه می‌ده ی برنامه ی استهلاک ۲۰ ساله برای ساختمان ۸۰ هزار دلاری داشته باشم.

این کار باعث ایجاد درآمد اضافه در سال میشه که مجبور نیستم براش مالیات بدم. یه روش که افراد پولدار به طور قانونی از مالیات معاف میشن این که افزایش سرمایه ملکیشون رو به تعویق میندازند و در آخر زندگیشون دارایی هاشون رو به خیریه ها یا یه چیزمشابه میدن .

وقتی که اینکارو کردن دگ نیاز نیس هیچ کدوم از مالیات هایی که قبلا باید در طول زندگی پرداخت می کردن و پرداخت کنن. یه توصیه وقتی یه تصمیم اقتصادی راجع به این موارد میگیرید توصیه من اینه که از نظر افراد شایسته و کاردان استفاده کنید.

من یه وکیل مالیاتی یا حسابدار مالیاتی یا وکیل املاک نیستم از این افراد کمک بگیرید چون به پیچ و خم قانون آشنان و میتونن بهترین توضیه ها رو به شما بکنن به خصوص وقتی که پولدار باشید یا قصد داشته باشید که پولدار بشید.

گرون ترین توصیه ای که میتونید دریافت کنید توصیه ی مجانیه. دوستان و فامیل که نه پولدارند ونه قصد پولدار شدند دارند اونو به طور مجانی بهتون توصیه هایی می کنن که ممکنه بعدا براتون دردسر ایجاد کنه و به ضرر تون تموم بشه به یاد داشته باشید

که علاوه بر اینکه میتونید توصیه های غلطی از دوستا و خانوادتون بگیرید میتونید با مشورت با افرادی که خودشونو متخصص جا زدن گمراه بشید و اشتباه کنید پس با دقت تیم خودتون رو انتخاب کنید.

بهترین راه میانبر

بهترین راه برای بیشتر درآوردن کمتر کار کردن اینکه مالک کسب و کار و بیزینس خودتون باشید این هنوزم بهترین راه میانبر در جهانه. امروزه یک کارمند خرج زندگیشو با پولی که قبلا مالیاتش را پرداخت کرده می دهد

مثلاً بیشتر کارمندان باید اول مالیات درآمد خودش رو بدن بعد یه ماشین بخرن اما مالک یه بیزینس میتونه بدون مالیات دادن ماشین بخره البته اگه ماشینشو برای بیزینسش استفاده کنه و شرایط خاص خودش رو داشته باشه.

وقتی برای پول ۵۰ درصد که راجع بهش توضیح دادم کار می‌کنید ممکنه ماشین شما از ماشین رئیستون خیلی گرونتر در اومده باشه حتی اگر ماشین شما ارزان تر باشه. حتی چیزایی مثل بلیط مسابقه فوتبال، شام ها توی رستوران ها و بلیط های مسافرتی یا مراقبت از فرزندانتون اینا همه میتونه با پولی که مالیات آن پرداخت نشده خریداری بشن البته اگه به عنوان هزینه های قانونی بیزینس حساب بشن.

به عنوان هشدار میگم که این برنامه تنها برای آگاه کردن شما از تفاوت های بین درآمدهاست میخوام شمارو اگاه کنم که مالیاتتون رو کمتر پرداخت کنید با استراتژی هایی که برای افزایش درآمد تون و بیشتر پول دراوردن از راه قانونیه البته اگه این استراتژی ها صرفاً برای کم کردن مالیات باشه دارید قانون شکنی می کنید

این نکته مهمیه و یکی از دلایل اینکه اصرار دارم با یه وکیل خوب مشورت کنید. اگه به فیش‌ حقوقتون نگاه کنید ممکنه ببینید که هزینه بیمه شما خیلی زیاده حتی اگه شغل خوب و بیمه بازنشستگی خوبی هم داشته باشید ممکنه باز ضرر کنید.

مشکل سرمایه گذاری برای زمان بازنشستگی

هر چند توصیه می کنم که تا جایی که میشه سعی کنید باری بازنشستگی پول ذخیره کنید اما یه عیب بزرگ توی این کار هست. هر چند شما با این کارپول خودتون رو ذخیره می کنید و پول شما با ندادن ۲۰ درصد مالیات زیادتر میشه وقتی توی زمان بازنشستگی اون پول رو بیرون میکشید 50 درصد درآمدتون رو باید به عنوان مالیات بدید. وقتی سرمایه تون رو به پول نقد تبدیل کنید با نرخ مالیات بر درآمد کسب شده ازتون مالیات میگیرن.

مشکل دوم اینه که اگه درآمد شما بعد از بازنشستگی بالا بمونه از پول بازنشستگیتونم مالیات‌های بالایی باید بدید چون درآمدتون بالا رفته. به طور مشابه این مشکل با بیمه هم وجود داره اگه فکر می کنید که بیمه ی بازنشستگیتون کمه و برید و برای درآمد نوع اول کار کنید دولت بیمتون رو کمترم میکنه در بیشتر اوقات تنها راه اینکه تمام دستمزد کارتون رو بدون مالیات بگیرید این که فقیر باشید.

مردمی که همه ی پولشون رو توی بانک میزارند فکر می‌کنند ذخیره کردن پول توی بانک کارهوشیارانه ایه. سود پول اونا پول ۵۰ درصد میشه البته من هم در بانک پول دارم و برای بازنشستگی ام سرمایه گذاری جداگانه‌ای کردم اما مثل بقیه فکر نمی کنم ذخیره کردن پول توی بانک کار هوشیارانه ای باشه.

من برای روز مبادا برای خودم توی بانک پولی کنار گذاشتم نه برای این که پولدار بشم. پول توی بانک کسیو پولدار نمی کنه. انواع مختلف سرمایه گذاری اهداف مختلفی دارند که به شما کمک می کنند تا سطوح مختلف اهداف اقتصادی داشته باشید بسته به اینکه چه چیزی میخواید میخواید راحت زندگی کنید

می خواید در آینده امنیت داشته باشید و آیا واقعا می خواهید پولدار باشید سرمایه‌گذاری برای بازنشستگی جزئی از نقشه من برای امنیت و آینده و راحتی در زمان بازنشستگیه اما با این کار نمی تونم پولدار بشم.

چطور مزیتهای مالیاتی بدست بیاریم

با بیزینس های کوچک خانگی شروع کنید یا توی یک شرکت بازاریابی شبکه ای مجاز عضو بشید اگه بتونی برخی از هزینه های خودتون رو با کمک به کارگیری دانش برتر مالیاتی کم کنید از نظر مالی به سرعت رشد میکنید.

دلیل اینکه منو همسرم زود بازنشست شدیم این بود که سعی کردیم بیزینس ایجاد کنیم وملک بخریم نقشه ای که باعث شد با گذشت زمان کمتر و کمتر کار کنیم و بیشتر و بیشتر درآمد داشته باشیم ما برای پول کار نمیکردیم ما کار میکردم تا بتونیم دارایی ایجاد کنیم یا اینکه بخریم مشغول شدن به یه کار و داشتن شغل اصلا خوب نیست و حتی برای مدت طولانی یه کار پر ریسک به حساب میاد.

یه پیشنهاد دارم مقداری که از درامد نوع اول و دوم و سوم دارید رو لیست کنید اگه میخواید بازنشست بشید فقط درآمد های انفعالی و اقتصادی یعنی نوع دوم و سوم به درد شما میخورند هرچقدر زودتر باید به دنبال این درآمد ها باشید زودتر در مسیر بازنشتسه شدن در سن جوانی و پولدار شدن قرار میگیرید

اگه فقط به دنبال درآمد های نوع دوم و سوم باشید . نه تنها میتونید زودتر بازنشسته بشید بلکه وقتی پول 20 درصد یا حتی پول معاف از مالیات در میارید نسبت به زمانی که پول 50 درصد در میارید از نظر اقتصادیم بیشتر احساس امنیت میکنید.

سریعترین راه پولدار شدن

پولای زیادی تو جهان وجود داره اگه میخواید پولدار بشید اول باید اصالت خودتون رو بالا ببرید تا سهم خودتون رو از اون پولا به دست بیارید اگه میخواید پولدار بشید باید ذهن بازی داشته باشید انعطاف پذیرباشید و مهارت اینو داشته باشید که ایده های جدید رو به واقعیت های پرمنفعیت تبدیل کنید اما باید یه نقشه ذهنی داشته باشید و سریع عمل کنید.

در یه مصاحبه که اخیرا صورت گرفته رابرت ریچ وزیر کار دولت کلینکتون گفته که فاصله در حال گسترش بین پولدار ها و فقرا یعنی همون اختلاف طبقاتی داره مشکلات جدی به وجود میاره بعد ادامه داد که در اقتصاد جدید با درآمد های پیشبینی نشده دو مسیر داره ظهور میکنه مسیر سریع و مسیر کند. سوال اینه که شما و نقشتون روی مسیر سریع هستید یا مسیر کند؟

چتور یه نقشه سریع میکشید؟ یکی از اصول ما در مورد پول اینه که پول ایدس به علاوه ایده های سریع و ایده های کند وجود دارند همانطور که قطار های تند رو و قطار های معمولی وجود دارند در مورد پول اغلب مردم رو قطار های کند و معمولی سوارند و فقط از پنجره به قطار تند رو نگاه میکنند که اونارو داره پشت سر میزاره.

اگه میخواید سریع پولدار بشید نقشه شما باید شامل ایده های سریع باشه در ادامه چند تا ایده رو در مورد اینکه چتور نقشه سریع بکشید باهاتون در میون میزارم.
اول استراتژی خروج خودتون رو انتخاب کنید.

اغلب از من میپرسند که چطور سرمایه گذاری خودمون رو شروع کنیم یا اینکه باید روی چی سرمایه گزاری کنیم پاسخ من به اونا یه سواله ! استراتژی خروج شما چیه و بعضی وقتا سوال دومم اینه که وقتی میخواهید از بیزینس خارج بشید چند سالتونه؟

به بیان دیگه وقتی میخواهید سرمایه گزاری کنید باید بدونید چه موقع و کجا و با چه مقدار درآمد میخواهید کارو ترک کنید. این یکی از اصول اصلی سرمایه گزاریه وقتی که دگ نمیخواهید کار کنید چقدر درآمد دارید.

اغلب مردم میخواهند در سن 45 سالگی بازنشسته بشند یا از کار خارج بشند سوال من اینه که میخواهید چقدر درآمد داشته باشید وقتی روزای کاری شما به سر میرسه؟

چند سال پیش دپارتمان آموزش سلامت آمریکا مردم بین 20 تا 65 سال رو مورد مطالعه قرار داد نتیجه آمار این شد که در سن 65 سالگی از هر 100 نفر 36 نفر مرده بودن 54 نفر تحت حمایت دولت یا خانواده زندگی میکردن و 5 نفر هنوز درحال کار بودن چون مجبور بودن برای گذراندن زندگی کار کنند و 4 نفر زندگی راحتی داشتنند و فقط 1 نفر پولدار بود.

با توجه به این آمار متاسفانه واقعیت اینه که تنها یه نفر از هر 100 نفر آمریکایی وقت خروج از کار به درآمد صد هزار دلار تا یک میلیون دلار در سال میرسه. یکی از دلایل این اتفاق اینه که اغلب مردم یه نقشه کند دارند بدون یه استراتژی دقیق برای خروج. وقتی که از من بپرسند آیا میتونم توی یه قطار کند به حد بالای درآمد برسم ؟

جواب میدم بله میتونید برای خودتون بیمه هم رد کنید اما باید در سن جوونی سرمایه گذاری رو شروع کنید. هر بار مقدار زیادی از درآمد خودتون رو سرمایه گزاری کنید و امیدوار باشید بازار خراب نشه تا بتونید بعد از سن 55 سالگی بازنشسته بشید.

قطار سریعو انتخاب کنید

اگر مثل من زندگیو با دارایی های خیلی کمی شروع کردید و میخواید توی سن کم بازنشسته و پولدار بشید احتمالا باید امنیت شغلی رو رها کنید و به دنبال قطار سریع باشید. برای سوار شدن یه قطار سریع شخص باید ذهن باز داشته باشه باید ایده های سریع داشته باشه باید اطلاعات بیزینسی خوب و نقشه سریعی داشته باشه روحیات این افراد باید متفاوت باشه.

مردمی که به دنبال امنیت شغلین و مشتاق سرمایه گزاری بلند مدت بدون ریسکن و میخوان پولدار بشن اغلب ظرفیت مدیریت سختی های پولدار شدن رو ندارنو پولدار بودن فقط داشتن مقدار زیادی پول نیست هدف منو و همسرم پولدار شدن بود.

در سال 1985 تصمیم گرفتیم که به هدفمون برسیم به عقب برگشتیم روی استراتژی خروجمون و نقشه سرمایه گزاریمون کار کردیم. بعد از اینکه این ایده ها کامل شد شروع به طراحی استراتژی شروع کار کردیم.

وقتی استراتژی خروج داشته باشی میدونید که کی و از کجا شروع کنید برای ما مهم این بود که سوار قطار سریع بشیم یه بیزینس ایجاد کنیم و توی قسمت املاک سرمایه گزاری کنیم. کار سخت، کمبود امنیت شغلی و دنبال کردن برنامه ی منظم و دقیق همون قطار سریع السیری بود که در نهایت نتیجه داد.

9 سال از وقتی که نقشه طراحی شد گذشت تا به هدفمون رسیدیم چون سرمایه گزاری هامون سالانه بیشتر از 100 هزار دلار درآمد انفعالی داشت. پول، زمان و ملزومات دیگه ای داشتیم تا به مرحله ی بعدی بریم.

5 سال بعد به مرحله پولدار بودن رسیدیم اگه همه چیز درست پیش بره 3 سال دیگه به مرحله بعدی که فرا پول دار بودنه میرسیم. در هر مرحله باید یک شعار داشته باشید، بیزینس ایجاد کنید و توی املاک سرمایه گزاری کنید. امروزه به ایجاد بیزینس و سرمایه گزاری روی املاک ادامه میدیم نقشه ما ثابت میمونه اما چیزی که اضافه میشه تجربیات و دانشمونه.

تجربیات و دانشه که به شما کمک میکنه سریع تر توی ایجاد بیزینس و خرید املاک پیشرفت کنید به طور کلی ما اشتباهات زیادی داشتیم اما اون هارو اصلاح کردیم و ازشون درس گرفتیم.

با یاد گیری از اشتباهات دانش و شخصیت شما و حتی ظرفیت شما برای کنترل پروژه های بزرگتر پیشرفت میکنه سرعت شما برای پردازش و آنالیز مفاهیم بزرگت تر و پیچیده تر بیشتر میشه با انتخاب قطار سریع صلاحیت ها و شرایط بیزینسی سرمایه گزاری شما نسبت به مردمی که قطار کند رو انتخاب کردن تغییر میکنه.

آینده رو چتور ببینیم بهتون میگم. توی یه سفر هوایی از لندن به نیویورک کنار یکی از مدیر های اجرای بالا رتبه شرکت IBM نشستم. بعد از اینکه با هم آشنا شدیم ازش پرسیدم که چطور برای آینده آماده میشی؟

جوابش این بود که اگه میخواید دنیا رو در ده سال آینده ببینید فقط یه پسر یا دختر 15 ساله رو ببینید اگه دنیا رو از نظر اونا ببینید میتونید آینده رو ببینید اگه بتونید دنیا رو از نظر یه فرد جوون تر ببینید دنیای خیلی بزرگتری رو میبینید دنیایی که توش پر از تغییرات بزرگه و فرصت های زیادی توش وجود داره. فرصت های سرمایه گزاری و بیزینسی وجود دارن که میتونن زندگی افراد رو تغییر بدن مثل کاری که خودرو برای هنری فورد یا نفت برای جانراک فلر یا کامپیوتر برای بیل گیتس کرد.

بعد پرسیدم آیا یه نوجوون دبیرستانی میتونه خودشو میلیونر کنه؟

اون گفت البته حاظرم باهات شرط ببندم که این اتفاق میفته. اگه تا امروز پولدار نشدی دلیلش اینه که آخرین کشتی که لنگر گاهو ترک میکرده از دست دادید اما نگران نباشید یه قایق دیگه به سمت سرزمین فرصت های پولدار شدن آماده حرکته. اما سوال اینه که آیا شما سوار اون میشید یا نه؟

نقشه برای آینده

اگه واقعا میخواهید توی سن جوونی بازنشسته و پولدار بشید فقط باید نقشه ای برای آینده تون طراحی کنید. برای اینکار باید به گذشته تون توجه کنید در حقیقت تاریخ تکرار میشه. خیلی از مردم آینده خودشون رو از دست میدن چون برای نقشه ای که برای آینده خودشون کشیدن اصلا به گذشته اهمیت ندادن.

سال 1998 با یه خبرنگار جوون توی سانفرانسیسکو صحبت میکردم که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود. بهش گفتم که درآمد های دو طرفه ریسک دارن بعد اون خیلی عصبانی شد شروع کرد حرف ها و ایده های دلال سهام خودشو برای من بگه. گفت جایی که من توش سرمایه گزاری کردم برای سه سال بیشترین سود دهی رو داشته هر سال به طور متوسط 25 درصد رشد کرده بازار سهام بهترین سرمایه گزاریه البته نرخ های پایین هم توی بازار هست

مثل سال 1987 اما بازار برای 40 سال به طور یکنواخت صعود کرده و این بهترین جاییه که میتونید پولاتون رو سرمایه گزاری کنید. امروز درآمدهای اون زیر 50 درصده.
مشکل اون این بود که به اندازه کافی راجب گذشته اطلاعات نداشت اگه تاریخ بازارو میدونست اطلاع داشت که به طور میانگین هر 75 سال استهلاک داریم این توضیح کوچیک نشون میده که چرا در 40 سال گذشته بازار صعودی بوده.

اخرین بار در سال 1929 بازار افت داشته و دلیل این استهلاک بوده. تقریبا 25 سال طول کشید تا بازار به سطحی که در سال 1925 داشته برسه یعنی تقریبا سال 1955. من در سال 1988 داشتم با اون صحبت میکردم پس اطلاعات دقیق اون گزارشگر این بود که بازار برای چهل سال صعودی بوده اون دید غلطی نسبت به آینده داشت چون راجب گذشته اطلاعات کاملی نداشت.

یکی از کارایی که باید بکنیم اینه که کتاب هایی راجب تاریخچه اقتصاد بخونیم. یکی از کتاب های خوبی که میتونم در اینباره براتون توصیه کنم کتاب فلاسفه مادی نوشته رابرت هاوبرونر هست. این کتاب برای افرادی که میخوان اینده رو با مطالعه گذشته ببین یک کتاب خیلی خوبه.

وقتی تو کلاس های سرمایه گزاری درس میدم از شاگردانم میخوام صورت های مالیشون رو پر کنن. بعد ازشون میخوام که به گذشتشون نگاه کنن و ازشون میپرسم که آیندشون چی میشه.

اگه چیزیو که میبینن دوست نداشته باشن بهشون توصیه میکنم شروع کنن به تغییر یخشون رو بشکنن لباسای کهنه رو دور بندازن و شروع به دیدن آینده کنن البته مهمتر از همه ی اینها اینه که طرز فکرتون رو نسبت به پول عوض کنید. اگه نسبت به فرصت های آینده حساس بشید شانستون رو برای بازنشسته شدن در سن جوانی وپولدار شدن بیشتر کردید.

تصور یک آینده پولدار

فرض کنید فقرا کمتر از 25 هزار دلار در سال درآمد دارن. قشر معمولی بین 25 هزار دلار تا 100 هزار دلار درآمد دارن. قشر مرفه 100 هزار دلار تا 1 میلیون دلار در سال در آمد دارن. پولارا بیشتر از 1 میلیون در سال و فراپولدارا 1 میلیون دلار در ماه درآمد دارن.

خیلی از مردم نمیتونن تصور کنن که در آینده بتونن بدون کار کردن ماهی صد هزار دلار یا بیشتر درآمد داشته باشن دلیلش اینه ک اونا این درآمد رو حقیق نمیدونن خود باوری ندارن. خیلیا این مقدار پول رو فقط توی رویا میبینن و میگن بالاخره روزی به اون میزارن درآمد میرسن اما در حقیقت بیشتر مردم فقط خیال پردازی میکنن.

آمار ها حقیقت رو نشون میدن حقیقت اینه که 99 درصد جمعیت مردم آمریکا فقط در حدود 25 هزار دلار در آمد دارن. بعضی از اونا بعد از بازنشستگی بین 25 هزار دلار تا 50 هزار دلار درآمد دارن. اغلب اونا مثل والدینشون عمل میکنند. آینده شما با کاری که امروز میکنید ساخته میشه نه با کاری که فردا قراره انجام بدید.

نقشه یک پل به رویا هاتونه. کار شما اینه که نقشه یا پل رو به حقیقت تبدیل کنید تا رویاهاتون به حقیقت بپیونده اما اگه تنها یه طرف بایستید وفقط رویا پردازی کنید، رویاهاتون تا ابد رویا باقی میمونن. نقشه تونو عملی کنید و بعد رویاهاتونم محقق میشه.

بین سال های 1985 و 1984 من و همسرم سعی کردیم به جای رویاپردازی نقشه هامونو عملی کنیم. هر روز تلاش میکردیم ، از فرصت ها استفاده میکردیم . یکی از اولین مراحل تغییر آینده مالی اینه که همین امروز کاری نمیخواهید تو آینده انجام بدید رو متوقف کنید.

از خودتون بپرسید که برای کسب درآمد های نوع دوم و سوم چیکار میتونید بکنید. وقتی جوابایی به ذهنتون رسید اون جوابا رو به جزئی از نقشه خودتون تبدیل کنید.

شاید لازم باشه بیشتر تحصیل کنید کتابای بیشتری بخونید سمینارای بیشتری برید بیزینس خونگی خودتون رو شروع کنید یا از چند نفر از دوستاتون کمک بخواید. همین امروز چیزی که برای فردای خودتون میخواید رو رقم بزنید.


دانلود کتاب جوان و ثروتمند بازنشسته شوید


 

دیدگاهتان را بنویسید

کلی کتاب که پولی می فروشن رایگان!

مطمئن هستیم فرهیخته ای چون شما به موضوع زیر علاقه خواهد داشت

کتابخانه رایگان ذهن کوک
مشاهده کتابخانه رایگان
close-link
ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد
خانه
حساب کاربری من
0
سبد خرید
تمام محصولات