مسیر عصبی چیست؟(چرادانستن آن برای همه واجب است)

مسیر عصبی و تاثیر فوق العاده اون توی زندگیمون

میخوام در مورد مسیر عصبی صحبت کنم…چیزی که علم نورون شناسی جدید واقعا باعث شده یک تحولی در علم عصب شناسی به وجود بیاد.
در قدیم می گفتن:((هوش ثابته، در قدیم می گفتن اگر مغزی در سن شصت سالگی،هفتاد سالگی آسیب ببینه دیگه رشد نمی کنه.))، اما الان این قضیه منسوخ شد و برای همیشه رد شد.

هوش ما قابل تغییره … بله … درست شنیدید.

اینکه بعضی ها با استعداد هستن و اینکه بعضی ها توی یک کار استعداد دارن، کجا میره؟ این چه معنایی پیدا می کنه؟. اون کسیکه استعداد داره، در شرایط و محیطی قرار گرفته که اون مهارتش افزایش پیدا کرده.

مثلا؛ فردی که میگن در نقاشی مهارت خیلی بالایی داره و این استعدادش رو داره، شاید در کودکی زیاد قلم به دست می گرفته، زیاد خط خطی می کرده، دوست داشته اینکارو و عصب های دستش تقویت شده. ولی کسی که در سن چهل سالگی، پنجاه سالگی قرار داره، دیگه استعداد نقاشی نداره؟…نه.

اتفاقی که افتاده در خصوص مغز، دانشمندان به این پی بردن که مغز کودکان که در گذشته می گفتن مغز یک کودک تا یک سن خاصی رشد می کنه و شکل میگیره،
این شکل گرفتن تا آخر عمر ادامه داشته. افراد مسنی که مغزشون آسیب دیده ولی متوجه شدند که روند ترمیم و روند ساخت سلول دوباره در مغز اونها شکل گرفته و این روند ادامه پیدا کرده.

این زمانی اتفاق میافته، که شما روی چیزی که، روی اون فکری که می خواین وقت بذارین.

یه نفر شاید بگه؛ من که دیگه مغزم کیپ کیپ، ثابت ثابت،هیچ استعدادی نمی تونم داشته باشم.

زمانی که این تفکر رو داشته باشه،به سمتش حرکت هم نمی کنه. اما علم عصب شناسی جدید چیزی رو میگه به نام ((انعطاف پذیری عصبی)) یعنی نورون های مغز ما رشد می کنن و ارتباطات جدید پیدا می کنن.

مغز ما، تعداد بسیار بسیار زیادی نورون داره که هر کدوم از این نورون ها دست هایی دارن و با نورون های اطراف خودش در ارتباطه. زمانی که ما یک فکر در مغزمون جریان پیدا می کنه، یک پالس الکتریکی بین نورون ها اتفاق میافته و حالا یک فاصله ای هست بین شاخک های نورون ها که بهش میگن ((آکسون)) و ((دندریت)) که بین این فضا میگن ((فضای سیناپسی)).

زمانی که دو شاخه سلول، سلول مغز، قراره به همدیگه؛ به خاطر یک فکر جریان پیدا کنن، سلول ها یک جوری، حالتی که، دست پیدا کنن دوباره این دست ها و این بازوها رشد می کنه،رشد می کنه تا به سلول و نورون کناریش برسه و اتفاقی که میافته اینه که ما اگه یک مسیر فکری ثابت رو هر روز و هر روز و هر روز تکرار کنیم

اون نورون ها مجبور میشن یک شاهراه وصل کنن تا دیگه اذیت نباشن این پالس الکتریکی به سختی رد بشه و اتفاقی که میافته بین دندریت و آکسون ،دندریت دریافت کننده و آکسون ارسال کننده هستش و اتفاقی که میافته یک پالس الکتریکی حرکت می کنه و از این فضای سیناپسی میخواد با مواد شیمیایی منتقل بشه…

دندریت ها که مسئول دریافت کردن اون اطلاعات هستن اگر متوجه بشن از یک مسیر خاصی داره پالس های الکتریکی زیادی دریافت میشه، شاخک های دریافتی شون رو بیشتر می کنن.

ما زمانی که به مغزمون فشار میاریم، یک کار، فعالیت خاص رو سعی می کنیم، انجامش بدیم مثل، مثلاْ؛ موسیقی… اون مسیر خاص عصبی توسط نورون ها یک شاهراه ایجاد می کنه که فکر کردن آسون تر میشه، که انجام دادنش آسون تر میشه.

به خاطر همین؛ یه نفر موسیقی کار می کنه،در اوایل ساخت یک آهنگ براش خیلی سختِ ولی کم کم و کم کم مسیر عصبی ساخته میشه.

مغز میگه این چه آدم سیریشیه ول نمی کنه، مسیر عصبی رو می سازه، شاخک های زیادی متصل می کنه و اون مسیر عصبی رو به یک شاهراه و یک اتوبان تبدیل می کنه و اتفاقی که میافته بعد مدت ها پالس های الکتریکی به راحتی رفت و آمد می کنن و به اصطلاحی روغن کاری میشه مسیر.

به خاطر همین؛ عادت ها هم دقیقا به همین شکل ایجاد میشن. زمانی که یک نفر یک عادت رو در خودش ایجاد می کنه.

مثلا؛ عادت سحرخیزی و فردی بوده که هر روز صبح تا لنگ ظهر می خوابیده…این دقیقا مثل این میمونه که یک اتوبان رو ول می کنه و میره از یک اتوبان…از یک خاکی میخواد راه بزنه و کم کم و کم کم مسیر رو برای خودش درست می کنه.

مثل؛ فردی که وارد جنگلی میشه و هیچ راهی اونجا نداره و شروع می کنه دفعه اولی که میره برای خودش مسیر رو باز می کنه و این فرد قراره هر روز مسیر رو از توی جنگل به مقصد مورد نظر بره و این مسیر رو هر روز تمیز می کنه، هر روز با چاقو درخت ها رو و اون مسیر رو برای خودش صاف می کنه و هموار می کنه و بارها و بارها این اتفاق میافته…

در دفعه دهم یا در دفعه پنجم، شاید مسیر هنوز اون مسیر مناسب نیست و فرد سختش باشه این مسیر رو بره اما در دفعه بیستم اتفاقی که میافته اینه که مسیر مشخص میشه…در دفعه چهلم، مسیر اینقدر مشخصه که فرد میتونه به راحتی بره

ولی احتمالاْ، احتمالی که برگرده به اون مسیر قبلیش هست ولی اگر شصت بار یک کار رو تکرار کنه و شصت روز روی یک عادت وقت بذاره، اتفاقی که میافته اینه که اون مسیر براش باز میشه و برگشتن اون مسیر قبلی سخت تر میشه یعنی شما یک اتوبان دیگه درست کردی، اون مسیر اتوبان قبلی رو رها کردین و یک مسیر جدید درست کردین،
یه راه خاکی برای خودتون درست کردین و کم کم و کم کم اونو آسفالت کردین و یک اتوبانش کردین و الان اون عادتِ جدید الگوی فکر شماست و اون مسیر عصبی شما شکل گرفته.
مسیر عصبی به شدت مسئله مهمیه که ما باید بدونیم، زمانی که ما یک مهارت رو یاد می گیریم، یک هنر رو یاد می گیریم،

شروع می کنیم به کتاب خوندن، این نوع عادت رو میخوایم در ذهنمون ایجاد کنیم، یه دونه تفکر خاص رو میخوایم در ذهنمون بپرورونیم یا مثلا فکر کنید یک دیدگاه خاص رو از طریق کتاب های مختلف یاد می گیریم در دفعه اول مقاومت داریم اما کم کم و کم کم کتاب های مختلف میخونیم، سمینارهای مختلف میریم، در موردش با بقیه بحث می کنیم، صحبت می کنیم…

این مسیر عصبی و این جریان فکری ما ثابت میشه و عقیده ما میشه.

پس مسیرهای عصبی به شدت مهمن و اگر بخوایم در موردش اطلاعات کسب کنیم به شدت میتونه روی زندگی ما تاثیر داشته باشه؛

زمانی که ما بدونیم مغزمون چه جوری میخواد کار کنه.
مسیر عصبی همینطور که گفتم ارتباط بین نورون هاست که زمانی که دوتا نورون هستن…حالا دو تا نورون که تعداد خیلی خیلی زیادی نورون هست زمانی که ما یک جریان فکری خاصی در ذهنمون ایجاد میشه…

اما زمانی که یک فکر در ذهنمون جاری میشه و یک فکر جزو عادت های ما میخواد بشه در مرحله اول یک نورون اینجایه و میخواد این فکر رو منتقل کنه به یه نورون دیگه، قبلا فکر رو منتقل می کرده به چند تا نورون اینورتر ولی الان قراره شاخه بزنه و از یک مسیر دیگه ای فکر کنه،

اینجا شاخه میزنه و بین این نورون دیگه ارتباط برقرار می کنه.

زمانی که ما این مسیر عصبی جدید رو تکرار می کنیم، تعداد شاخک ها زیاد میشه و ارتباط بین دندریت و آکسون ها به راحتی بیشتر میشه و گیرنده های بیشتری ایجاد میشه و مسیر روان کاری میشه و ضخامت این دست ها…حالا در اصطلاح…بیشتر میشه تا اون پالس های الکتریکی به راحتی عبور کنه و اون مسیر قبلی که

مثلا فکر کنین این یک سلول مغزیه قراره با این سلول مغزی ارتباط داشته باشه و قدیم با این سلول پایینی در ارتباط بوده حالا قراره مسیر رو عوض کنه کمی سخت خواهد بود اما اگر تکرار بشه جزو عادت های فکری ما میشه.

عضو تیم ذهن کوک آرزوی بهترین ها رو براتون دارم.هر کجا هستید موفق و پیروز باشید.
در پناه حق

این مطالب را هم حتما بخوانید

عوامل ترس +(درمان ترس) چرا تنبل و بی انگیزه ام (قسمت دوم + راهکارهای عالی) سه برخورد مغز در برابر مشکلات (جز کدام دسته هستید؟) چطور سال جدید از همه لحاظ تغییر کنیم؟